پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عشق یعنی قمر بنی هاشم...
بی دست کربلا دست مرا بگیر......
پشت به پشت و صف شکن کیست حریف تن به تن...
خیمه ی دل بوی محرم گرفت...
دوباره ماه محرم ؛ دوباره بوی حسین(ع)...
دلم دریاچه غم شد دوبارهبخوان ای دل محرم شد دوباره...
پیش از آنکه عزادار محرم باشی سعی کن در حرم دوست محرم باشی......
تو خیمه هنوز من سر لشکرتمبی تاب لب خشک اصغرتممن خواهرتم جای مادرتم...
امشب شب «انّاالیه راجعون» استفردا زمینکربلا، دریای خون است...
داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولیبی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است...
افتادی از رو ذوالجناحرو خاک سرخ قتلگاهخیمه ها بی پشت و پناهوای عمو...
از همون صبح ازل راهم فقط راه شماستهر چه سوز ناله دارم من ز یک آه شماست...
مظلوم حسینغریب حسینتنها حسینبی کس حسینعطشان حسنعریان حسین...
هوای غمت شور بپا کرد، دلم یادی از لاله ها کرد - شبهای محرم منو راهی کربلا کرد...
سوی این بی آبرو مردم نیا ترسم ز کینبر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب...
وقت جدایی رسیدباد مخالف وزیداز شرر داغ توپشت برادر خمید...
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شدبر دل فاطمه داغ عالم شد...
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکدباز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟...
کوفه میا حسین جان کوفه وفا نداردکوفی بی مروت شرم و حیا ندارد...