متن اشک انتظار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشک انتظار
دستاری از شقایق برداشتهام
و آن را از خون دلم پر نمودهام
میخواهم در آن
با هزاران جان
اشکِ انتظار ببارم
نیامد یارم به سوی چشمانم
سوی چشمانم برفت به دنبال یارم
از این کوچه گذر کردم ندیدم
یار من بود ، نبودش سوی چشمانم
جمعه و زمین چشم به راه آمدنت،
دلخسته ز داغ های نیامدنت
زانتظار آمدنت هستیم، ای جانِ جهان،
گم گشته میانِ خیالِ آمدنت.
هر لحظه عرش بر تمامِ زمین گریه کند،
هر ذره شود نیست از نیامدنت
ای نورِ نهان در پسِ پردهی راز،
کی میرسد آن روشن آمدنت؟
بر...
چشم انتظارم.
روزگار تلخ بی تو بودن به سر شود.