بیو خسته

تمام ترسم از .....روز های بیهوده است
و خستگی من از جنگهای بیهوده است

که خستگی ام از آن روزیست فهمیدم
برای هیچ بود ........ روزها که جنگیدم

خسته به نظر میرسی؟
+روزگار بیش از آنچه انتظارش
را میکشیدم بر من سخت گرفته است.

خسته از تمام چیزهایی که در بیرون به پایان رسید اما در درون من ادامه یافت.

قوت قلب عاشق خستم ازاین دقایق که نیستی کنارمن الهی زودطی بشن

کبوتری غریبم که دور از آشیانم
دیگر تو را ندارم شب پیش تو بمانم

کاش میشد دوباره در دامت بیفتم
با بال های خسته در اوج آسمانم

دیگه واقعا خسته شدم از تلاش اضافی برای اینکه اطرافیانمو از دست ندم.

- معنی خودِ خستگی منم،باعث این شکستگی منم...!

وقتی خسته شدم که فهمیدم برای هیچ جنگیدم

نشد، نمی شود، نخواهد شد؛واژه های تکراری زندگی من!

خسته تر از آنم که وصف کنم حال خود را.

خسته تر از آنم که از درد بگویم...

خسته ام ،خسته تر از من قلبم
اندوه مرا نه تو میفهمی ،نه صبرم
من ماندم غم ،حال مرا بین تو
اه از غم از اندوه و قلب پر از دردم

خسته ام ازاین غبار
ازمردمان روزگار
خاطرم آزرده است
ازدست آن آموزگار

پاهای خسته ام... این جاده های بی انتها را...
قدم به قدم میگذراند!!

اگ از کسی خسته شدی تو چشماش نگاه کن بگو برو اما اگ بخوای بگی ت خرابی و بدی چون من ازت خسته شدم خیلی بی رحمیه🤐

خسته ام در تکاپوی زندگی گم شده ام هیاهویی برای ادامه ندارم ولی اگ حوصلگی آدم بود شاید اون من بودم حس مترسکی را دارم ک حتی مزرعه بانم ب آن توجه ندارد خودم را گم کرده ام کاش پیدا شوم ...

یک روز خسته از راه مى رسى
و جز آغوش من
برایت پناهى نیست ...

از فاصله ها خسته، محتاج به آغوشم
باید تو بلد باشی، بر سینه فشردن را

گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید

خسته ام ، ولی حق ندارم خسته باشم.

باید یکی باشه
بدون اینکه خسته شه
باهاش تا ته دنیا قدم بزنی!

️️️

رفیقم بود
کولش کردم خسته نشه ، پیاده که شد
گفت: عجب خری بود!!1

از هر تکراری خسته ام
جز دوست داشتنِ تو...

از هر تکراری خسته ام
جز دوست داشتن تو ️