عشق یعنی که بمانی وسطِ خون خودت سر به لبخند ببازی، به جنونِ خودت عشق یعنی همهجا مرگ، ولی راه نجات عشق یعنی که بسوزی به درونِ خودت دل به تاراج دلم دادم و تارم تو شدی زخم بر زخم فزودم که شکارم تو شدی نه فراموشی و نه مرهم...
خدایان دوزخی دارند دوزخ آنها عشق ورزیدن به انسان و مقدسترین نام «تو» ست