پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شبیه رفتن من اشک های تو هم جاریستنپرس آن روز بی چارگی ام به خاطر کیستتو آفتاب حیات آوری برای همهاگر من آدمکی برفی ام گناه تو چیست؟شکستی و ریختم به پایت جهانم را حالابرو برای همیشه ، خرابه جای تو نیستشبیه باد اگر «بودنت» به رفتن استچگونه از تو بخواهم که چند لحظه بایست؟زغالم می بینی و از ظاهرم گریزانیوگرنه باطن الماس و من که هر دو یکیست!...
هر چقدر ظاهرم قوی نشان دهددرونم دختربچه ایست که شکننده استضعیف استروزی چند بار از درون فرو میریزدمنتظر استمنتظر تومیشنوی؟...
خیلی به ظاهر اعتماد نکن....
آراسته ظاهریم و باطن، نه چنانالقصه، چنانکه می نماییم، نه ایم...
زیبایی یک زنبه باطن اوست نه به ظاهرش!وقدرت یک مردبه حمایت کردن اوستنه زور گفتنش......
با مامانتون کار دارید و پیداش نمیکنید؟قاشق فلزی را بردارید و آنرا به کف ماهیتابۀ نسوزش بزنید هرجای دنیا باشه ظاهر میشه...
گریزانم از این مردمکه با من به ظاهرهمدم و یکرنگ هستندولی در باطن از فرط حقارتبه دامانم دوصد پیرایه بستند....
به ظاهر ساکتمدر سینه ام آتشفشان دارم......
خنده ی خشکی به لب دارم ولی بارانی امظاهری آرام دارد باطن طوفانی ام...
خطرناک ترین خوردنی دنیا؛...خوردن گول ظاهرِ آدماستکم حجم و خوش هضم با تاوان سنگین......
ظاهرم با جمعو خاطر جای دیگر می شود...
خطر ناک ترین خوردنی دنیا/ گول ظاهر آدماست......
دلتنگ که می شوی چشمهایت را ببند مثل یک عکس فوری / فوری ظاهر می شوم...
زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می شوند؛پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی،بدان که خدا می خواهد تصویری زیبا از تو بسازد....
عاشقانہ با مڹ باشعشق فقط ڪنار هم بودڹ نیستفقط حرف عاشقانہ نیستعشق فقط ظاهر نیستتو عاشقانہ ے منی... عشق یعنی مڹ و تو......