پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
𖣘💔❦︎ چجوری دلتون میاددسته که از کوچه تون رد میشهاز پشت پنجره نگاهش کنین؟!من یا میوفتم دنبالشون یا اگه اجازه رفتن نداشتم خودمو میزنم به اون راه!چون میدونم برم کنار پنجره یهو دلم پر میکشه تو کوچه...خودمو پرت میکنم پایین کوچه:)نویسنده: ریحانه غلامی (banafffsh)...
از آخرین بار که عکست را بوسیدم، بسیار پیر شده ام، ای زنی که غم لبخندش را دوست دارم. از آن آخرین بار، که ازحروف کلمه تراشیدم و به پای نبودنت ریختم، تکه تکه از دست رفته ام، همان طور که شاعری که دوستش داری گفته بود.هربار به آسمان کوه نگاه می کنم، باید به خودم یادآوری کنم ستاره های درخشان سنگ های مرده اند، و ماه تنها آینه بی رمق خورشید است. باید از ماه و ستاره دوری کند کسی که خاکسترشدن در مجاورت خورشید را تجربه کرده. باید اجازه بدهد شب از موهایش ...
خدایا مرا ببخش اگر گاهى این شبها ، اشک هایم فقط براى عزادارىِ حسینت نیست و ناخواسته با درد و غمهایم یکى شدند.ببخش اگر گاهى سرِ سجده فکرم درگیرِ حسرتهایى ست که اسیرم کرده اند...خدایا ببخش دستِ خودم نیست ، گاهى حواسم پرتِ دنیایى ست که به هیچ کس رحم نمى کند!...
یا زهرا ببین آنهایی که برای تو عزاداری میکنند و حاضرند برای تو جانشان را بر کف دست بگذارند، آنها که از مصیبت تو اشک از چشمانشان جاری است؛ همه و همه به تو و یک نیمنگاه تو محتاج هستند. آنها را در شب شهادتت دست خالی برنگردان....
جان زینب به لب رسید ای رسیده به علقمهکی می آیی عباس ای قرار دل علی دل به تو بسته فاطمهکی می آیی عباس برگردان : قلب بی کینه عشق در سینه آب و آیینهکی می آیی عباس خیمه ها چشم انتظار دیدنتتیغ دشمن در کمین چیدنتمی رسدکی دست ما بر دامنتکی می آیی عباس جان زینب ، جان اصغر ، جان منبر لب خشکیده ات آبی بزنقلب تو تنگ است و جنگت تن به تنکی می آیی عباس دست تو تنها پناه اصغر استخشم تو سرمایه ی این ل...
گل امید آسمونکه شده قامتت کمونتویی شادیه خونمونمادر بمونشده کاره شبونمونناله و آه و اشک و خونتا نشه تیره آسمونمادر بمونهنوزم این سؤاله برام که سیلی توی کوچه چی بودهنوزم این سؤاله برام چرا شده صورت تو کبودهمیشه پیش چشممه خاطرات یه خونه پُر دودشب تا صبح بی خوابیمی سوزی می تابیاز دردا چند وقته بی تابیبا چشم بارونیواسه ما گریونیزیر لب داری چی میخونیاللهم عجل وفاتی...
دل دست تو و مست تو و بسته به جانماز عشقت حیرانممن نوکرم و نوکرم و نوکر آقاعالم بدونه مست علی اکبرم آقادل دست تو و مست تو و بسته به جانماز عشقت حیرانمتو آب حیاتیکشتی نجاتیارباب حسینی و امیر عرصاتیمن نوکرت هستمدل را به تو بستمیک نیمه نگاهییه خدا خالیه دستمثارالله...