متن قدیمی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات قدیمی
*حکایتی دیگر از هاشور خاطرات : *
یادم میاد اون قدیما تو بچگی هامون همیشه خدا دور ننه مهربون مون حلقه می زدیم تموم حواسمون به هش بود
آخه برای تموم لحظه ها حرفهای قشنگی برای گفتن داشت
پی این بودیم
ببینم باز از چی می خواد برامون بگه ؛ ...
او گفت: «عشق، مرز نمیشناسد.»
اما هیچوقت نگفت که نبودنش، مرزی میسازد تا همیشه.
بعضی وقتا با خودم فکر میکنم، چقدر خوبه که یه کم قدیمی باشیم.
همیشه از خودم میپرسم چرا انقدر چیزای قدیمی رو دوس دارم.
حتی آدمای قدیمی رو هم خیلی دوس دارم، باورت میشه؟
آهنگای قدیمی که آدم رو میبره به یه دنیای دیگه،
زندگیهای قدیمی که ساده و بیریا...