متن لبخندش

صفحه ی ۲۱


برای او که چشمانش بهار بود
پر از شکوفه های سرخ وحشی
در دشت سبز خیال
به وقت کوچ پرندگان مهاجر
برای اوکه لبخندش
تجسم رهایی در هجوم ثانیه های بی قرار
و تو
کوتاه ترین رویای من
گاهی بیا از پشت دیوار بلند رویا
بامن
در...

لبخندش شاعری ست که بجای شعر انار می دهد...

ارس آرامی

لبخندت آخ لبخندت . . .
همین کافیست جانان من ایمان آوردم !

هرگز ندانست بعد از آن لبخندش

چطور دمار از روزگار من درآمد!!

ارس آرامی

چایِ طَعمی
فقط چای
با اسانسِ لبخندَش...
آن هَم در یک
عصرِ خسته یِ کاری...

مانده ام بین دو راهۍ

لبخندش یڪ طرف؛

چشمانش طرف دیگر

نمیدانم براۍ ڪدامش بمیرم️

به تو خو کرده ام، مانند "سربازی" به "سربندش"
تو معروفی به دل بردن... مونالیزا به لبخندش

تو تا وقتی مرا سربار می بینی، نمی بینی-
-درخت میوه را پرُبار خواهد کرد پیوندش!

به تو تقدیم کردم از همان اول، دلت را زد...
بهای شعر هایم را بپرس از آرزومندش!...

بهشت را دوبار دیدم
یکبار در چشماش
یکبار در لبخندش


️️️

همیشه یک دلیل هست...
برای اینکه کسی را ...
غیر معمولی دوست بداریم...!
مثلا لبخندش...
مثلا چشم هایش
مثلا حرف هایش ،،،



️️️

می لرزد گسل ھای دلم!
انگار فوران کرده؛
آتشفشان جزیره ی رخ پر مھرش
به عشاق بگو
پا پس بکشند
از حوالی چال گونه اش!
خاکستر می کند
شراره ھای مذاب لبخندش...

مانده ام بین دو راهی
لبخندش یک طرف
چشمانش طرف دیگر
نمیدانم برای کدامش بمیرم



️️️

اگه یکی رو دیدی که
شیرینی ش دلتو زد
زیباییش چشماتو زد
لبخندش مختو زد
بدون که یه اسفند ماهی رو به روته
‌ اسفندماهی جان تولدت مبارک

همیشه یک دلیل هست
برای اینکه کسی را
غیر معمولی دوست بداریم
مثلا لبخندش
مثلا چشم‌هایش
مثلا حرف‌هایش...

تو همانی که دلم
لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را