پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ما از جان هم چه میخواستیم .....کلمه درآماتیک پانتومیم دوستت دارم را هم با اَدا بازی حدس نزدیمراستی اسکار احمقانه ای از مجسمه آدم و هوا ارزش زمینی شدن را داشت!ما بی گمان محصول جنگ های ممنوعه در میان آلزایمر خاموشی بودیم.. تو میدانی ماچرا آلبوم خاطرات را در تپانچه نوستالوژی به سمت هم نشانه گرفتیم؟!تا زخم برداریم و با درد بمیریم ... عطش تند بوسه های مرداد ، در عصر یخبندان، ما را به خواب ابدی فرو برد.. پس چمان بود که به هم میخندی...
کسی که احمقانه و ابلهانه و نابخردانه تصمیمی می گیرد ،نمی توان منطقی و عادلانه در موردش صحبت کرد.رحمان شاهسواری کینگ...
من سعی میکنم دوستت نداشته نباشم تو هم سعی کن زنده بمانی اما نفس نکشی! درخواستی که از من داری همینقدر احمقانه ست! نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
در مواجهه با مانعی که غلبه بر آن غیرممکن است، لجبازی احمقانه است....
من هنوزم دچار چشماتمچیزی جز تو توو مغزِ پوکم نیست گرچه اسمت دیگه توو گوشیم و توو « فِرندای فیس بوکم» نیستعکستو احمقانه می بوسمتو که احساسمو نمی فهمی حسمو وقت ِ دیدن ِ پسری که نمیشناسمو نمی فهمیوقتی « لایکش » میوفته رو عکستبی هوا پشت ِ میز می لرزم وقتی لحنش صمیمی و گرمهوقتی میگه عزیز ... می لرزمتک تک ِ دوستات مشکوکنپسرای ِ مجرد ِ خوشتیپ حتی اون آدمایی که رفتنبا یه دختر توی « ریلیشن شیپ »گاهی دستم میره رو « د...
مردی که امروز عاشقش میشی زن های زیادی ازش متنفرن!زنی که امروز دوس داشتنش رو کشف میکنی و زندگیت رو زیبا می کنه پارسال زندگی مرد دیگه ای رو نابود کرده!سربازی که توی سنگر تو نارنجک می ندازه و منتظره صدای تکه تکه شدن بدنت رو بشنوه توی خونه بچه ی سه ساله ای داره که بهش می گه بابا...اتاق نیمه تاریک خونه ای قدیمی که حالت ازش بهم می خوره محل زیباترین خاطرات آدمی دیگه است...شاید خیلی احمقانه به نظر بیاد؛ولی زندگی بیش از این که خودش معنی داشته با...
وقتی آب شروع به جوشیدن می کند، احمقانه است که شعله را خاموش کنیم....
من نگرانم،دلم میسوزداز اینکه چند سال بعد عکسِ دو نفره ام را برایت ایمیل کنم و تو با روشنفکریِ مسخره ای از صمیم قلب برایم آرزوی خوشبختی کنی،من میترسم از اینکه دلم بخواهدسر به تنِ آن شخصِ کناری ات نباشدو مجبور باشملبخندِ احمقانه ای بزنم وبگویم به هم میایید .آن موقع حتما هم من خوشبختم هم تو، و یکی را هم داریمکه کاملا با هم تفاهم داریم و دیگر حتی بحث هایِ نصفِ و نیمه نداریم،اما همیشه یک جایِ کارمان میلنگدکه پنجشنبه ها به ب...
به احمقانه ترین شکل ممکندلتنگ کسى هستمکه هیچ خیابانى رابا او قدم نزده اماما او در تمام خاطرات منراه مى رود......
چرا من زودتر با تو توی این زندگی احمقانم اشنا نشدم؟...
اگر پنجاه میلیون نفر همبه یک چیز احمقانه اعتقاد داشته باشندآن چیز همچنان احمقانه است...!...
بزرگترین اشتباه تحمل آدمهایی بودکهدرزندگی ام هیچ نقشی نداشتند...!ترس ازکنارگذاشتن احمقانه ترین کاردنیاست!خیلی وقت ها کنارگذاشتنراهی برای بدست آوردن آرامش است...نه تنهاترشدن!دنیایمان را اَلَک کنیم وبگذاریم کسانی بمانندکه حقشان بودن است....
برای این که آدم کسی را عاشقانه دوست داشته باشد باید سخت به هیجان بیاید وقتی بازی دو طرفه باشد ، ارزش انجامش را دارد. اگر قرار باشد آدم به تنهایی بازی کند بازی احمقانه می شود...