و پاییز در انتظار زمستان بود و شب در انتظار روز و عشق در انتظار عشق..
باز آی دلبرا که دلم بیقرار توست وین جان بر لب آمده در انتظار توست
باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست وین جان بر لب آمده در انتظار توست
انتظار/لانه کرده کنج اتاق/شب/سر و تن میشورد/در باران پاییزی .
اگر برای اینکه آدم خوبی هستی انتظار پاداش داری ، آدم خوبی نیستی !
مهم نیست چقدر طول بکشه عشق واقعی همیشه ارزش انتظارو داره...
که من شب را تحمل کرده ام بی آنکه به انتظار صبح مسلح بوده باشم...
به این پنجره سالهاست که چشم دوخته ام شاید یک پرده بیایی
کاش کاری کنیم که خستگی انتظار از تن چشم هایمان به در شود...
کمتر اعتماد کن تا روزی مجبور نشی به کسی بگی ازت انتظار نداشتم
در انتظار تو بنشستم و سر آمد عمر...دگر چه داری از این بیش انتظار از من؟
مرا هزار امید است و هر هزار تویی شروع شادی و پایان انتظار تویی