متن بیقراری عاشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیقراری عاشق
تب کردن من بوسه ی تو، هر دو بهانه است.
تا خام شویم دل به دل هم بسپاریم.
باد، افتادهست در زلف رها، مانده هنوز
شعله در خاکستر این ماجرا، مانده هنوز
آسمان در چشم من رنگینکمانی بیدلیل
رعد در لبخند آن چشم بلا، مانده هنوز
چاه را لب تشنه خواندم، ماه را عاشق کشید
نقش او در سینهی این کهکشا، مانده هنوز
نغمهای گم شد میان نی،...
چو پر پروانهام در شمع حیران ماندهام
داغ عشقی کز ازل بر سینه پنهان ماندهام
در حریم بادهای کوهساران گریهام
بر درختی بیثمر چون ابر باران ماندهام
هر که دستی برد سوی من، گریزان میشوم
چون غباری در گذر با وهم عصیان ماندهام
نقش خاکم را بخوان از سطرهای خامشی...