پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حرفهایم به سوی تو که می دوندمعنی شان می ریزدمانند خجالت،زمان بوسه!یا مثل ترس،وقت گفتن اولین دوستت دارم!حرف هایم نزدیک تو رنگشان میپردمثل دل بعد از دیدارمثل هوش پس از آغوشمثلآخر همین شعر...آمدی...همه اش پرید!...
تو...مگو ترین راز منی!نِگهت میدارم،سخت!نِگهت می دارم،دشوار!نِگهت میدارم،در آغوش!نگاهم کن گاهی...دل خوش می شوم به همین!...
صبح هاخورشید بیدارم میکندتا با همدنبال تو بگردیمدرکدام مغرب آرمیده ای کهدر هیچ مشرقیطلوع نمیکنی.....
هردم " دوستت "و هر بازدم " دارم "اصلا نفس کشیدن درست؛یعنی این...
دیشب سرم را روی بازویت نگذاشتمتا هوایت در سرم نپیچدخواستم بی تو بودن را تجربه کنم اما...خواب مرا نبرد ..شعر متولد نشد ..سحر نیامد ..بوسه کال ماند ..آغوش نرسید ..عاشقانه گم شد ..لبخند یخ زد ..و در تب سوختم!چقدر بی تو سخت و بی لذت است دنیاحتی در خواب......
عاشق حاضر جوابی ات شدمکه هیچ دوستت دارمی را... بی بوسه نگذاشتی ! ️️️...
دوست دارم صدایت بزنمبگویے جانمآرام بپرسمتو از ڪجا پیدایت شد؟لبخند ڪه میزنیاشک امانم نمے دهد!دلم میسوزد از سالهایے ڪه نداشتمت! ️️️...
قدم که میزنی کنارمشعری جدید آغاز می شودقدمهایمان چقدر قافیه اند کنار همو دستهایمان چقدر ردیفمن و تو یک شعر تازه ایمنو و سپیدکوتاه و عاشقانهچیزی شبیه یک بوسه ی یواشکی در خواب ️️️...
هوس تو را دارمکه دیوانه ام کنی،با خواندن یک شعرکه مستم کنی با استکانی چایکه خوشبختم کنی با یک بوسه ی بی هوا !فلسفه_نبافم_...هوسِ_زندگی_کرده_ام_با_تو_!بگو_...کنارَت_دقیقا_کجاست_؟!که_زندگی_آنجا_معنا_میگیرد!هوس_کنار_تو_بودن_دارم_!...
منتظرمیک نفر بیاید که حواسش یک سره در حیاط خیال من ول بچرخدیک نفر که در حوض رویایم تن بشویدیک نفر کهیک نفر نباشد یک دنیا باشد !...
امروز عصر به سرم زدکمی شعر خواندمبگو خب...!؟هیچ_جایت_خالیدوباره_عاشقت_شدم...
منتنها کسی هستمکه در تقویمشپنج شنبه هابه مناسبت تنهاییتعطیل است......