متن حجت اله حبیبی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حجت اله حبیبی
موهایت را کوتاه نکن بگذار نوازش باد در لابه لای موهایت، زیباترین سمفونی با تو بودن را بنوازد
ومن با تو وباد
زندگی را به رقص آورم
حجت اله حبیبی
میان هر نفسی که می کشم
عطر نفست را حس می کنم
تو عطر تاتاری یا مشک ختن
که رایحه ات، مرده را زنده وزنده را به رقص وا می دارد
وقتی از تو مست می شوم
تازه هست می شوم...
حجت اله حبیبی
حریر خیالم را به پیراهنت سنجاق می کنم
تا همیشه وهمه جا، به یادت وبه یادم باشی
که
ماهی خیالم، بی آب حیاتت میمیرد....
حجت اله حبیبی
حالا که رفته ام
دوباره
پشت پنجره نشسته ای
شاید بر گردم
ولی نه؟!
کسی ،دوباره به کوچه ی بن بست بر نمی گردد.....
حجت اله حبیبی
و تو
همان نامه ی عاشقانه ای که هیچ وقت به دستم نمی رسی
وهمان
بوسه ی آشنایی که اتفاق نمی افتی
تو همان
باران پاییزی هستی که دستم را نمی گیری
وهمان
شکوفه ی بهاری که بر کنج لبم نمی نشینی
ولی من به اندازه ی همه نامه های...
کجایی
تو که نیستی
همه می خواهند
جای تو را پر کنند
بیا
بیابه همه بگو
تو تکرارشدنی نیستی
جای تو جز با خودت پر نمی شود....
حجت اله حبیبی
باران
باران ،شست تمام دلتنگی های کوچه وخیابان ها را
ولی
چرا
غم واندوهت همچنان
چسبیده است بر سینه ی بارانی من....
حجت اله حبیبی
آه !
از این, روزگار تلخ
خوب می دونه
که خیلی چیز ها را میشه خواست
ولی نمیشه داشت ........
حجت اله حبیبی
مرا ببوس
تا دهانت
غنچه تر از غنچه شود....
habibi.H
وقتی تو را دیدم، روزه ام شکست
نذر کرده بودم، به کسی چشم ندوزم اما
تو، آنچنان در چشمم نشستی
که ناخود آگاه، بر خالقت آفرین گفتم ای زیباترین کاردستی خالق بی همتا
حجت اله حبیبی
گلی خوشتر زنرگس نیست آقا
جهانی دیده ام ابریست آقا
بیا بشکن سکوت مکر و تزویر
که دل ها عاشق مهدیست آقا
حجت اله حبیبی
بیا یکدم ببینم روی ماهت
کنم از پرده ی غیبت نگاهت
بیا عالم گرفته بی تو ای گل
شود روشن دل از چشم سیاهت
حجت اله حبیبی
زنامت گوهر لب در نیازه
جهان از عشق رویت در نمازه
بیا ای مهرِ احساس ِ سعادت
که دّرِ پاک چشمت چاره سازه
حجت اله حبیبی
دلم از دوریت در اضطراب است
شکسته بال وپر، در این حجاب است
بیا ای مونس چشم انتظاران
که دنیا بی تو دائم در سراب است
حجت اله حبیبی
چهره بگشا که دلم غرق تمنا شده است
دیدن روی خوشت حلّ معمّا شده است
ای گل باغ نجابت ،خلف چهره ی گل
بوی عطر نفست قبله دلها شده است
حجت اله حبیبی
عید ما روزی است ،کان عالی جناب
برگشاید، از رخ ماهش، نقاب
با طلوع آفتاب چهره اش
می شود، باران خنده ،مستجاب
حجت اله حبیبی
جهان از دوری گل بی قرار است
ز عطرت جمعه هایم خوشگوار است
خدا داند که چشم هر شکوفه
پر از اشک بهار انتظار است
حجت اله حبیبی