متن باران پاییزی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران پاییزی
پاییز بوـב ،باران نم نم مے باریـב ..
خیابان פּ کوچـہ ها گویے خواب بوـבنـב
همـہ حا غرق سکوت بوـב.
پرنـבـہ اے تنها روے ـבرخت خاطراتمان لانـہ کرـבـہ بوـב ..
زیر سایـہ ے همان בرخت ایستاـבیم ، از نگاـہ سرـבش لرز بـہ تنم اـ؋ـتاـב.
نـ؋ـسم בر سینـہ حبس פּ قلبم...
پاییز است
،باران نم نم مے بارد ..
خیابان פּ کوچـہ ها گویے به خواب رفته اند.
فضا غرق در سکوت است.
پرنـבـہ اے تنها روے ـבرخت خاطراتمان لانـہ کرـבـہ است ..
زیر سایـہ ے همان בرخت ایستاـבیم ، از نگاـہ سرـבش ناگاه لرز بـہ تنم اـ؋ـتاـב.
نـ؋ـسم בر سینـہ...
چشمای من، یه روز توی بارون
به یه برگ خشک نگاه کرد و گفت:
"شاید این آخرین نفسشه،
ولی همون لحظه با باد رقصید."
زندگی هم همینه،
مگه نه؟
هر چیزی که به پایان میرسه،
یه جوری دوباره شروع میشه.
ب باران اعتمادی نیست در پاییز فقط دلتنگ تر است..
هیج پروانه ای
خبر از بهار ندارد
سالهاست که این زمین
برگهای زرد را می جود
تا با، باران به دیوارهای شهر بکوبد
حالا کلاغی که خط برف را می خواند
با سکوت این شب سرد
روی فراموشی برفها
خط می کشد...
دلم تو را می خواهد
در این پیاده روهای برگ ریزان پاییزی
که نیمکت هایش به تمسخر صدایم می کنند!
و درختان به کنایه بجای برگ و آسمان به عمد بجای باران بر سرم غم می ریزند
نامم را با آوایت بخوان تا دل انگیز شود این باران پاییزی...
ارس...