شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
باید از سمت خدا معجزه نازل بشودتا دلم باز دلم باز دلم دل بشود...
می خوام یه قلک بسازم از دلم که وقتی که صبح شد که رد شد تمام بد دلی ها تمام دلخوری ها تمام لحظه هایی که سر شد به ترس و به وحشت از اینکه یار نباشه رفیق و پا نباشه به عهدش وفا نباشه همه تلخیا رو بقچه کنم و دور بریزم جای عشق و تو دل وا کنم و آبروی عشق و بخرم...
مات شدم از رفتنت .هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود. این وسط یک دل بود که دیگر نیست...
دل من از تو چه پنهان که تو بسیار خری...
زخمی که بر دل آید مرهم نباشد او را...
دل را قرار نیست مگر در کنار تو......
دست و پایی می توان زد، بند اگر بر دست و پاستوای بر حالِ گرفتاری که بندش بر دل است...
عاشق آن نیست که هر دم طلب یار کندعاشق آن است که دل را حرم یار کند...
گفته بودم که به دریا نزنم دل اماکو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم…!...
بیایید بیایید که جان دل ما رفتبگریید بگریید که آن خنده گشا رفت...
کاری که نگاه تو شبی با دل ما کردبا خلق نکرده استنه چنگیزنه تاتار...
تا دل به هوای وصل جانان دادملب بر لب او نهادم و جان دادم...
تسلا میدهد دل را غم عشقت...
نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دلچو تختهپاره بر موج، رها، رها، رها منز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیکبه من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا مننه چشم دل به سویی، نه باده در سبوییکه تر کنم گلویی به یاد آشنا منستارهها نهفتم در آسمان ابریدلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من......
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادیز کدام باده ساقی به من خراب دادی ؟...
دل ما هر چه کشید از تو کشیدهرچه از هر که شنید از تو شنیدگر سیاه است شب و روز دلمباید از چشم تو، از چشم تو دیدغنچه از راز تو بو برد، شکُفتگل گریبان به هوای تو دریدموج اگر دعوی دریا داردگردن ناز به نام تو کشیدخواب سنگین ز سرِ صخره و کوهرنگ از روی شب تیره پریدروشن از روی تو چشم و دل روزصبح از نام تو دم زد که دمید......
نیست رنگی که بگوید با مناندکی صبر ، سحر نزدیک استهر دم این بانگ ، بر آرم از دلوای! این شب چقدر تاریک است...
دیگران چون بروند از نظر از دل بروندتو چنان در دل من رفته که جان در بدنی...
واسه هر چی که از جون و دل مایه میزاری راحتتر از دستش میدی :)...
دلم پر است پر پر پر پر... انقدر که گاهی اضافه اش از چشمانم میچکد....️️...
شکستن قلب انسان ها ، اصلا کار دشواری نیست و از دست هه برمی آید!آن چه دشوار است، نشکستن دل هاست ......
به دلم نشستی ولی دو زانو !معذب نباش ، برو عقب قشنگ تکیه بدهپاهاتم دراز کن ، این دل فقط جای توئه …️️️...
نکُند دل نکَنی،دل بکَند بهرِ تو دل دل نَکُند؟بروددر بر یار دگری، صبح که بیدار شوی......