متن بند
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بند
در من زنی زندگی میکند
که سال هاست روح خسته اش درد میکند ،
و
او را هرشب به بند میکشد
و هر روز محاکمه ،
آری ؛
در من زنی ست به نام سکوت
که سال هاست
مرده است
اما هنوز
نفس میکشد.
در هر نفس، دلخسته ام؛
از بس که «احساس»،
پنهان کند، بغضی که بند آرد، نفس را!
در هر نفس،
غم می تپد؛
از بس که احساس،
پنهان کند،
بغضی که بند آرد نفس را.
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
(کتاب دل گویه های بانوی احساس)
بارها گفتم و بازهم می گویم
حذر از عشقی که دستانش بسته و راهش بن بست
بقبولان بر خویش
کین جاده سراسر خطر است
غمی است در قلبم که بارانی به چشمش نیست
هیچ انتظار از کسی جزء قهر و خشمش نیست
خسته ام خسته تر از سرباز در بندی که
در زیر تیغ هست و جهان دیگر به پشمش نیست