جمعه , ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
بازیچه شده ایم دست این و ان حوصله شان ک سر میرود یادشان می افتد: آری قلبی هست ک میتوان شکستمغزی هست ک میتوان شکافت و جانی هست ک میتوان گرفت......
این اشک ها بعد از تو نامش آبشار است گاهی شکستن اقتضای روزگار است افتاده از چشم کسی-باید بداند بیهوده بر برگشت خود امّیدوار است...
من شکستن را نمیدانماما هر ڪس از ڪنارم گذشت،شڪستن را خوب بلد بود...دلم را...عهدش را...غرورم را...ڪمرم را... ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﻧﻪ ﻫﺎیے ﺍﺳﺖ ڪﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ڪسے نشڪﻨﺪ ...ﻫﻤﻪ ﻣﺤﺒﺘ ﻬﺎیے ڪﻪ ﺯﯾﺎﺩے ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩلے ﺑﻪ ﺩست ﺁﻭﺭﻡ ...ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳتت ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎے ﺁبڪےڪﻪ ﺟﺪے ﮔﺮﻓﺘﻢ ...ﻫﻤﻪ سادگی که داشتم...
شکستن سنگ به ضربات مکرر چکش نیاز دارد.نابود کردن باورهای منفی به تکرار باورهای مثبت نیازمند است . ...
بدخواهِ دیگران نباشیم ؛ یادمان باشد با شکستنِ پای دیگران ، ما بهتر راه نخواهیم رفت...
یه سکوتی هم هست که مال بعد از شنیدن یه سری از حرفاییه که نباید میشنیدی! حس عجیبیه! بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد!...
سرِ من درد که نه، میِل شکستن داردتا که بیرون بکشماز وسطش فکرِ تو را ! ...
شکستن قلب انسان ها ، اصلا کار دشواری نیست و از دست هه برمی آید!آن چه دشوار است، نشکستن دل هاست ......