آب و باد و، خاک و آتش، مینمایند این صدا: تا هماره، زنده بادا کشورِ ایرانِ ما کشوری که: مردمانش، «عشق» را سرلوحهاند مهرورزیهاست رسمِ کیشِ مهرِ سینهها «سرزمینِ آریایی»؛ «سرزمینِ مادری» خاکِ گلگونی که هست از خونِ یاران، باصفا
به سربلندی هیچ سربازی فکر نمی کنم وقتی که سرزمین مادری ام در چشم های تو جا مانده در چشم های تو که تکلیف هر دیوانه ای را با ماه روشن می کند