متن سعید فلاحی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سعید فلاحی
دلتنگی هایم قد کشیده اند!
-- پا گرفته اند وُ،
راه می روند.
گاهی پیش،
گاهی پشت سر امّا؛
همیشه با من اند...
♡
پس؛
-- کجائی نازنین!؟
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
آن سوی پنجره
--تویی.
با غروری بی دلیل
و قلبی شبیه سنگ.
...
و پای پنجره اما
--منم،
با دردی بی درمان و،
قلبی در،
--مشت!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
با شعرهایم،،،
سال هاست تنگی نفس گرفته ام!
بگذریم
--خیالی نیست--
♡
وقتی ،
رویایت می تواند؛
-- ریه ی یدکم باشد!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
تو،،،
-- نم نمای بارانی
( ای همیشه زلال!)
و من ،
-- تشنه،
--ملتهب!
...
سرریزِ من باش
با ادامه ای جاودانه
از هبوطی مبارک !
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
از گورستان قلب من که می گذری
کمی آرام، گام بردار
سال هاست آنجا
مجنونی آرمیده است
که آغوش هیچ لیلایی
آرام اش نکرده بود.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
✓ مروری کوتاه:
[برای ایام نحس کرونا]
انجام دادیم،،،
تمام بازی هایی را که
بلد بودیم،
عکس های خانوادگی
زیر و رو شد،
خاطرات دور و نزدیک ورق خورد،
در قرنطینه ی چندماهه!
برگشتیم به پاره ی گم شده مان .
کتاب خواندیم
حرف زدیم،
شنیدیم،
خندیدیم و،
--گریستیم!
بعضی...
بلاهت
داسی هولناک وُ گُنگ
کابوسی شد که،
به کمین گل رفت ...
و سَر زد
در صبحی تازه دمیده
غنچه ای نو شکفته را!!!
آه...
به کدامین گناه؟!
مگر عاشقی
در اندرونی ی سیاهت
جُرم بود؟!
در تاریکخانه ی ذهنی پلید
--کارتُنک بسته از جهل!
گلبوته ای معصوم
وجودش...