صبح شود شام شود ماه شود سال شود باز من همانم که دوستت دارم باز تو همانی که دوستت دارم
صبح آغازِ عشق است ؛ آسمان خورشید را در آغوش میگیرد من تو را ،،،
جانانم! داشتنت خوشبختی بودنت امید... بمان با من تا کام زندگی را با فنجان فنجان عشق شیرین کنیم...!
صبحی که با لبخند تو آغاز شود شب نمیشود دیگر...
با تو هر بار سلام و با تو هر صبح بهشت خیرِ هر روزِ من از بوسه ات آغاز گرفت
وای بر حالی که حتی واژه ای در وصف آن پیدا نشد...
همین که تو هر صبح در خیالِ منی؛ حالِ هر روزِ من خوب است.. ️️️
صبح ، آغازِ عشق است آسمان خورشید را در آغوش میگیرد ، من تو را .. ! ️️️
همه چیز را که نمی شود نوشت ..! بعضی دوستت دارم ها فقط لب مرا میخواهد و گوش تو را️ که بی فاصله بگویم : دوستت دارم ...
️ با تُؤ هر بار سلام و..️ با تؤُ هر صبح بهشت... خیرِ هر روزِ من از بوسه ات.. آغاز گرفت ...! ️️️
باید کسی باشد که تمامِ خستگی هایت نرسیده به آغوشش در گرمای صدایش ذوب شود .. با تو هستم؛ باید باشی ...!!!
دوستت ️دارم هایت را بگو ... تو اگر نیازِ گفتن نداری من سخت محتاجِ شنیدنم ️️️
دیوانگی کم است! برای آنکه نفسش خندیدنش حرف زدنش بوی دوست داشتن می دهد باید باید مُرد...
غریبه است، هر کسی جز تو در حوالیِ من..
بگذار تا وقت هست تا دلتنگی اَت از راه نرسیده یک دلِ سیر بگویم: دوستت دارم
کاش در سکوتِ تو... همانقدر دوستت دارم باشد... که در اشتیاقِ من...! ️️️
کاش، پایان یکی از این روزها شب نباشد، تو باشی.
آه... چه حالِ خوبی دارد خودم را بخواب بزنم تو بیشتر مرا صدا کنی! صبح یعنی صدای تو در جانم بپیچد... ️️️
من دست هایم را به تو می سپارم تو شانه هایت را به من پایانی زیباتر از این برای دلتنگی نیست.
هر کجا هستی هر کجا هستم هر چقدر هم که دور باشی هر چقدر هم دیر باشد تنها دلخوشیِ من دوست داشتنِ توست...
صبح آغاز میشود از رقص نجوای آرامت زیرِ گوشم از نوازش داغِ دستانت بر احساسِ خواب آلوده اَم ازبوسه بوسه بوسه ها چه بیداری شیرینی ست در کنار تو، صبح شدن... ️️️
چه خیری از این بهتر که عطرِ حضورِ تو را صبح بنوشم . . . ️️️
هر شب دوست داشتنت شکل دیگری ست یک شب میانِ غزل واژه می شود یک شب میانِ گریه بغل یک شب میانِ خنده سکوت ... ️️️
تو آن آزارِ شیرینی که دلخواهست تکرارَت؛ و من هر بار از هر بار بیشتر دوستت دارم...