او، تو را کشته بود؛ ولی تو انگار طوری هستی که اگر بر مزارت دسته گلی میگذاشت، او را می بخشیدی.
تا دوست داری ام تا دوست دارمت تا اشک ما به گونه هم می چکد ز مهر تا هست در زمانه یکی، جان دوستدار کی مرگ می تواند نام مرا بروبد از یاد روزگار ؟ بسیار گل که از کف من برده است باد اما من غمین گلهای یاد کس...