بین ما هر چی بوده تموم شده، عشق این دوره چه بی دووم شده
از تو اگر گذر کنم!! بر چه کسی نظر کنم ....
به دو صد بام برآیم به دو صد دام در آیم چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد
وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد, هیچ فاصله ای دور نیست,
صدایت میزنم خدایا.. ھیچ کسی را در ساحل طوفانی زندگیش.. تنھا مگذار
من و تو خیلی به هم میاییم... چرا مال هم نشیم؟
ارزیش زندگی زمانی نمایان میشود که با داشته هایت احساس خوشبختی کنی
آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که نفهمی غم چیست...
با لبخندت تعادل شهر را بر هم میزند توبخند من شهر را دوباره میسازم
عشق اگر شعله کند خرمن جان میسوزد... یار اگر ناز کند پیر و جوان میسوزد...
رفتم ساع️ت بخرم هرچی گشتم ساع️تی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت،ندیدم
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
My solace is when Im with you آرامش من زمآنیه که با توام
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو عمردوباره ی منه دیدن و بوئیدن تو
پرسه در خاک غریب پرسه بی انتهاست همگریز غربتم زاد گاه من کجاست
همه میگن آس️مون آبیه اما میگم قهوه ایه چون چشمهای تو اسمونه منه...
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
ﺑﺨﻨﺪ ! ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ، ﺗﺠﺪﯾﺪ ِ ﺣﯿﺎﺕ ﮐﻨﻢ
کسی از بهشت چیزی نمیدانست.. تا اینکه خداوند مادر را آفرید..
ﻏُﺮﺑﺖ ؛ ﻳﻌﻨﮯ ﮐِﻨﺎﺭِ ﺗﻮ ﻧَﺒﻮﺩﻥ . . .
گل را یک روز تو را هر روز گل را تا وقت پژمردن تو را تا وقت مردن دوستت دارم
بی مهابا بغلم کن وسط مردم شهر … بخدا عشق به رُسوا شدنش می ارزد.
ای که عشقت رونق فردای من درتومعنا میشود دنیای من