سبزه ها را گره ای کور مزن تا شاید یک نسیمی نظری کرد به هم برگشتیم
سبزه در دست تو و چشم من اما نگران که گره را به هوای چه کسی خواهی زد
سبزه را من به هوای تو گره خواهم زد... که «تو» دنیای منی سبز بمانی همه عمر!
تمام سبزه های روی زمین را گره میزنم تا " تو " ... گره از دلم وا کنی ...
عید من با غم دیدار"تو" آخر شد و باز سیزده رابا هوست سبزه بهم می بافم
وقتی تونیستی چه بهاری؟! چه سبزه ای؟! این عید هم مبارک آنها که با تو اند !
سبزه در دست تو و چشم من اما نگران که گره را به هوای چه کسی خواهی زد …!
سلامتی اونایی که حتی یه دونه سبزه هم گره نزدن ولی یه عمریه دلاشون به هم گره کور خورده !
سبزه رو از سفره بگیر ماهی را با خودت بیار وقتشه بیرون بزنیم / سیزدهمین روز بهار سیزده بدر و روز طبیعت مبارک
آمیخته شد نگاه من با نوروز با هر گل این بهار آتش افروز تا سال دگر دست به دستت باشم صد سبزه گره زدم به یادت امروز
با سلام و عرض تبریک سال نو باید خدمت شما عرض کنم که بنده امسال قصد ازدواج ندارم,! لطفا سبزه ها را به نیت یکی دیگه گره بزن!!!!
سیزده بدر که می رسه نوبت عاشق شدنه نوبت آشه رشته و سبزه به آب سپردنه سیزدتون بارونی و شاد
زمستان چه فصلی چه فصلی که جزدرنگاهت تماشای سبزه محال است
از الان گفته باشم کسی به هوای من سبزه گره نزنه امسال هم میخوام مجرد بمونم
چال گونه،روی سبزه،گیسوان لخت و خرما هر سه راهم را نبینم چشم ها عاشق کش است