
سیاه چال کلمات
در تار و پود کاغذ کاهی غرق شده و برای مدتی هرچند کوتاه خود را فراموش کرده و به آغوش رویاهای خاک خورده ی خفته در کلمات میسپارم:)
جرأت حقیقت بازی می کردیم نوبتش شد پرسیدم:
چطوری دل می کنی؟
خندید و با حالت بامزه ای گفت:
یواش یواش کمرنگ می شم!
اون موقع متوجه منظورش نشدم.
کاش هیچ وقت نمی فهمیدم...!
به انعکاس تصویرت در آینه سوگند...
به سرخی سیب و چهره ی رنگ پریده ی سیر...
به شمع سوخته و شعله ی خاموش شده اش...
سوگند می خورم که در سال جدید هم چون همین شمع در آرزویت خواهم سوخت.
و با رنگ پریده ام در وصف چشمانت شعر خواهم...
نمی توانی توصیفش کنی!
احساسی که به او داری را می گویم.
طوری که برای هربار دیدنش بال بال می زنی و از اضطراب فراموشی وعده ی دیدارتان خواب از چشم هایت فراری می شود...!
احساس آشنا و در عین حال غریبی ست نه؟
عشق را می گویم.
افسانه ای...
اشتباهات تجربه می شوند، ولی حتما از آن درس نمی گیری!
پشیمان نمی شوی، اصرار بر تکرار آن داری...
می دانی که باز همراه بغضت خواهی شکست!
دیگر توجیهی برایش نداری...
اقرار می کنم که دیگر به هیچ قول و قراری، قرار نمی گیرد این دل بی قرار!
قرار بود درد خراش زانو هایم بزرگ که شدم از یادم برود، دلخوش شدم ولی...
دروغی بیش نبود!
فراموش که نکردم، هیچ!
درد قلب تکه شده ام مرا به گریستن در
آرزوی درد...
می گویند: حرف که چیزی نیست! همه بلدند. عمل کن.
حرف زدن گاهی دشوار تر از هر کاری می شود!
گفتن بعضی جملات می تواند تاوانی سخت داشته باشد.
جملاتی مثل:
دوستت دارم:))
کوتاه و شیرین، ترسناک و جذاب.
به همراه تاوانی دردناک...!
طبیعت در جریان است.
گریه و خنده، مرگ و زندگی و... یکی پس از دیگری بر صحنه ی دنیا نقش خود را ایفا می کنند و می روند!
وابستگی و دلبستگی به چیزها و آدم هایی که از قرار معلوم و طبق تجربه ابدی نیستند و خواهند گذشت، با جفا...