پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از فراقت شد پریشان گریه می کرد از دل ابری چون باران گریه می کرد دلش در آتش عشق تو می سوختکه او بی حد بی پایان گریه می کرد...
میگن هر شروعی یه پایانی داره...عجیبه که ما تو یه دنیای ظاهرا بی پایان گیر افتادیم، که نه می دونیم کی شروع شده...و نه از پایانش با خبریم...!...
خدا به دشمنام عمر طولانی بدهتا شاهد موفقیت های بی پایان من باشند...
تو را شبیه شب دوست میدارمت!یکدست، یکرنگ، بیصدا، تنها و البته بی پایان...️️️...
تو را شبیهِ شب دوست می دارمت!یکدست، یکرنگ بیصدا ، تنها و البته بی پایاندوست دارم...