پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نه در دانشگاهنه در خیابانو نه در هیچ جای دیگرمن با اودر خلوت خود آشنا شدمزنی که همیشهدر من بود...«آرمان پرناک»...
توپ تر از همیشهبرگشته اممحکم تر سیلی بزن آقای گذشته!من اشتباهی نکرده ام!خوشحالم که شکستمشیشه ی باورت را...«آرمان پرناک»...
گاهی ما برای کسانی دل می سوزانیمکه نه به خودشان رحم می کنندنه به دیگران !...
میدونی هربار دنبال ادم قشنگ زندگیم میگردم دنبال یکنفر میگردم که همیشه بهم اعتماد دارههمیشه کنارمه ،همیشه دوستم داره و همیشه تحملم میکنهمیرسم به تو.هربار می ایستم روبروی ایینه بهت فکر میکنم که چقدر ادم جذابی هستی که تو قلب صد ها ادم جا داری و چقدر هر جوری که هستی تو دوستداشتنی هستی.هربار بهت فکر میکنم میگم تو همیشه به من متعهد بودی و منو دوست داشتی و رهام نکردی و طبق حرفت هم قپل دادی همیشه تا پای مرگ کنارم بمونی و من مطمئنم که ادم خوش قولی هس...
خودشناسی »گهی باران گهی طغیان گهی عالم زبهر غیر ممکن هاگهی راه وگهی تار وگهی رویای بی اتمامگهی روشن زبهر ارمیدن گهی باور گهی روشن گهی خواستن زآغاز توانستنگهی رویای زود هنگامگهی باران بی اتمامگهی خود های با منطق گهی رویای بی منطقگهی من میتوانم هاگهی سمع تجارب های بی پرواگهی درک وگهی صبرو گهی طاقتگهی رسواترین جاهل که در بند تکرر هاگهی تکرار گهی باور گهی آغاز اتمامی دگرگهی سوزی زبهر خویشتن هاگهی اری بود بهر شکستن ها گ...
در کودکی دوست داشتم به آسمان بروم و فرشتگان را ببینم .کمی بعد دلم می خواست به کهکشان ها سفر کنم و بر سیارات دیگر پا بگذارم در نوجوانی آرزو داشتم به جهان سفر کنم و از جاذبه های شگفت انگیز آن به وجد بیایم.در اوایل جوانی به ذهنم خطور کرد کشورم جاذبه های زیادی دارد و حیف است از آن ها غافل بمانم.امروز صبح که از خانه بیرون میرفتم حیاط خانه خودمان را دیدم که چقدر بکر و زیباست. آن قدر بیخیال از کنارش رد شده بودم که ازین که فهمیدم چقدر زیباست به و...
کوچکتر که بودم دوست داشتم به فضا بروم و سیارات دیگر را از نزدیک ببینم در دبستان دلم میخواست دور دنیا را در ۸۰ روز بگردم کمی بزرگتر که شدم با خودم گفتم کشورم جاذبه های زیادی دارد .حیف است از آن ها غافل بمانم پریروز که با دقت به باغچه خانه نگریستم ، دیدم چقدر حیاط خانه خودمان زیباست و چرا آن همه مدت از آن غافل بودمامروز که به آینه مینگریستم نمیدانستم چقدر طول میکشد خودم را ببینم ،درست همانطور که هستم !ستوده فلاح...
هرکس برای خودش ارزشی دارد و هر زندگی عادی هم همینطور ...اگر چیزی برای کسی بد است، ممکن است برای دیگری اینطور نباشد. در مرحلهٔ معینی از زندگی، انسان باید خودش را بشناسد. این وظیفهٔ هر یک از ماست ......
حقیقت، خود مقدس نیست. آنچه مقدس است جستوجویی است که برای یافتنِ حقیقتِ خویش میکنیم! آیا کاری مقدستر از خودشناسی سراغ دارید؟کارهای فلسفی من، به تعبیری از ماسه ساخته میشوند؛ دید من مرتباً تغییر میکند. ولی یکی از جملات ماندگار من این است: بشو، آنکه هستی!بدون حقیقت چگونه میتوان فهمید کیستم و چیستم؟اروین یالوم | وقتی نیچه گریست...