تو بگویی صبح بخیر آفتاب زودتر...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تو بگویی “صبح بخیر”،
آفتاب زودتر از همیشه بیدار می‌شود،
پنجره‌ها دهان باز می‌کنند
تا عطر تو را نفس بکشند.

دستم را که میگیری،
درختان از شوق
شکوفه‌هایشان را روی پیراهنم می‌ریزند،
و کوچه‌ها پر از ردپای نور می‌شوند.

باران اگر ببارد،
تو را بهانه کرده است،
و اگر نبارد،
دلش نخواسته عطر تو را از تنم بشوید.

هر سحر، گنجشک‌ها
از لای شاخه‌های خیس بید،
با صدایی شبیه به خنده‌های تو،
صبح را بیدار می‌کنند.

کبوترها،
روی لبه‌ی بام خانه‌ات،
هر روز شعر تازه‌ای برایت زمزمه می‌کنند،
انگار که نامت را از لب‌های باد شنیده باشند.

و در غروب‌های آرام،
مرغابی‌های مهاجر
چشم‌انداز دریا را به رنگ پیراهنت می‌بینند،
چرا که آب،
سالیان سال است
تصویر تو را در حافظه‌اش نگه داشته.

سحر غزانی
ZibaMatn.IR
ارسال متن