ازمن ربوده ماه رخت صبرو تاب...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ازمن ربوده ماه رخت صبرو تاب را
دیگر ندیده دیده ی ما رنگ خواب را

تقویم سر رسیده و ما را رها نکرد
ایام می کشد به رخ ما حساب را

درانتهای شام سیاهم سپیده نیست
دراین شب سیاه بیاور شهاب را

اکنون مقیم کوچه ی تنهاییم شدی
پنهان بیا بریز به جامم شراب را

در انزوای خانه ی قلبت نشسته ام
میخوانمت به عشق و نگویی جواب را

فصل ترنم است ترانه هنوز نیست
درمان کنید حالت پر التهاب را

جانم به لب رسیده درین عصر جانگداز
تا کِی کنم تحملِ رنج و عِذاب را ؟

اعظم کلیابی بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR
ارسال متن