فرشوگر آه ای مادر میهنم ای...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار علی پورزارع
- فرشوگر آه ای مادر میهنم ای...
«فرشوگر»
آه ای مادر،
میهنم، ای ایران،
آسمانت تاریک، آلوده،
رودهایت، چون رگ غیرت ما،
بر بستر سنگی، خشکیده،
جنگلت، در آتش جهل، سوخته،
دلت خون، شکسته،
روحت خسته،
پرندگانت، زخمی و هراسان،
در باد بیپناهی، آواره.
آه ای مادر،
دشتهایت، در حسرت سرسبزی و آبادی،
نالان،
زمینت، تباه، فرسوده، ویران،
چشمههایت، از اندوه ما، غمگین،
از درد ما، گریان،
ستارگانت، بیفروغ، بیآشیان،
خاکت، از بیخردی ما، حیران،
تنت آزرده، بیجان.
و ما،
ای مادر،
هنوز نمیدانیم
چگونه در درازنای تاریخ،
این همه بیمهری را،
این همه زخم را تاب آوردی
و لب به مویه و نفرین نگشودی.
چگونه این زخمهای بیامان را
بر جان خود کشیدی
بیآنکه دنیا را
به نفرین خستگیات بخوانی.
چگونه زیر این همه بیمهری،
این همه زخم فرساینده،
ایستادی
و خاموش ماندی.
از ما
فقط شرمندگی مانده،
و اگر فردایی باشد،
به سنگینی همین شرم
آغاز خواهد شد.
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، تصویری غمانگیز از وضعیت کنونی ایران ارائه میدهد. شاعر با زبانی سوزناک از آلودگی هوا، خشکی رودخانهها، نابودی جنگلها و رنج مردم سخن میگوید. شاعر از بیمهریهایی که بر سرزمینش رفته و صبر و سکوت ایران در برابر این مصائب، ابراز شرمساری میکند و فردایی سنگین از این شرمندگی را پیشبینی میکند.