متن پرستار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پرستار
آمدی با نام زهرا، جان به لب آمد مرا
بین تبهای شبانه، ماهشب آمد مرا
هر کجا لب باز کردی، بسته شد راهِ نفس
بر سرم وقتی خمیدی، کوهِ تب آمد مرا
دستهایت مثل باران، حرفهایت مثل رود
در دلم یکباره سیلابِ طلب آمد مرا
نه دوایی، نه دعا، تنها...
حال شعرهایم خوب نیست !
ای چشم های تو
پرستار شعرهای من
ای دست های تو
مرهم زخم این اشعار
به عیادتم بیا و با چشم هایت
شعرهای بی جان مرا
در آغوش بگیر
که ردیف و قافیه را
از یاد برده ام
مجید رفیع زاد
بال بال می زنند
پروانه های سپید
در گرگ و میش صبح های یک بیمار
لب های کودکی هجا می کند
پ
رس
تار
آه، تمام مهربانی های یک بیمارستان!
ای پزشکان و پرستاران خداباد یارتان
دست مریزاد ای عزیزان دست حق همراهتان
پرتلاش و پرامید جان برکف گشته اید
ای امیدمردم ایران ملتی قدردانتان
ای سفید پوشان عرصه جنگ ونبرد
گشته اید در نزد یزدان رو سفید حق یارتان
کاش بپاس مهرتان ماهم بمانیم خانه ها
تا ازین ره...
شب میلاد دختر زهراست
هر کجا بنگری شعف برپاست
خانه ی مصطفی شده گلشن
دیده ی مرتضی شده روشن
مونس و یار مجتبی آمد
حامی شاه کربلا آمد
ولادت با سعادت صبورترین پرستار عالم، حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار تبریک و تهنیت باد