متن ایثار و فداکاری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ایثار و فداکاری
دل از نسیم نگاهش صفا گرفت و گذشت
به خندهای همه دشت و فضا گرفت و گذشت
بلند قامت عشق و شکوه همت بود
که قامت از غم این ماجرا گرفت و گذشت
به جبهه خط قدم زد، به نور راه گشود
به خنده زخم زمین را دوا گرفت و...
به وقتِ یک و بیستِ شب، دل از جهان بریدی
ز داغت آسمان گریست، تو خود به نور رسیدی
نه گریه کم شد از غمت، نه یاد تو فراموش
تو آن شهیدِ عاشقی، که تا ابد امیدی
نسیم دشتها هنوز، نفسزنان به یادت
ز غیرتِ تو میوزد، ز صبرِ بیحدت،...
در حاشیهی آسمان، نامهایی خفتهاند که زمین، شناسنامهشان را نخواند… اما تاریخ، با اشکِ احترام، بر پیشانی لحظههاشان بوسه زد.
من، در هیبت زنانهای از حیا و سیاهی چادر، به تماشای جلال بینامی ایستادهام… و کاشیهای فیروزهای گواهند: هنوز میشود به قداست اندیشید، وقتی واژه، جرئتِ توصیف ندارد.
آنان رفتند،...
سحر بود و علی، مشتاق دیدار رخ یارش
خدا مشتاق تر از او خودش آمد به دیدارش
دوباره عطر و بوی یاس، گل کرده میان شهر
شبیه آن سحرگاهی که رفت از پیش او یارش
علی با روح آیینه قراری داشت دیرینه
کنار بغض در سینه شد اشک چشم افطارش...