پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کاش آن روز که دشمنی ساخته شد باران می گرفت، دشمنی را می شُستکه بقایی از خشم باستان نشود که امروز انسان ، با انسان دشمن نشود آن ریشه خشم در وجود انسان باید روبیده شود غرور انسانغرور مثل کوه آتش فشان زیبایی دارد همانند کل جهان ولی بیدار نشود روزی ای کاش به وقت بیداری او جهان خواب باشد ای کاش...
این طریق دشمنی باشد نه راه دوستی کآبروی دوستان در پیش دشمن می بری...
آدم ها آنقدر زود عوض می شوندآنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازیو ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده استبریدهای از رمان چراغها را من خاموش میکنم...
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکناکنون زمان زندگی ست، تاخیر را باور نکنحرف از هیاهو کم بزن، از آشتی ها دم بزناز دشمنی پرهیز کن، شمشیر را باور نکنخود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندانتو شاهکار خلقتی، تحقیر را باور نکنبر روی بوم زندگی، هر چیز می خواهی بکشزیبا و زشتش پای توست، تقدیر را باور نکنتصویر اگر زیبا نبود، نقاش خوبی نیستیاز نو دوباره رسم کن، تصویر را باور نکنخالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفریدپرو...
پست ترین انسانکسی است که راز دوران دوستی رابه وقت دشمنی فاش سازد......
آدم دروغگو دشمن خداست !ای وای که چقدر دشمن داری خدا !دوستاتم که مائیم ، یه مشت عاجز علیل ناقص عقل ، که در حقشون دشمنی کردی ......
از مهر دوستان ریاکار خوشتر استدشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست.......
چهره شاد و روىِ باز ، وسیله جلب محبّت و مایه تقرّب به خداست و ترشرویى و گرفتگى چهره ، سبب جلب دشمنى و مایه دورى از خداست ......
چه کسی میگوید:که گرانی شده است!دوره ی ارزانیست!دل ربودن ارزان!دل شکستن ارزان!دوستی ارزان است!دشمنی ها ارزان!چه شرافت ارزان!تن عریان ارزان!آبرو قیمت یک تکه نان...ودروغ ازهمه چیز ارزانتر....قیمت عشق چقدر کم شده است!کمترازآب روان!وچه تخفیف بزرگی خوردهقیمت هر انسان......
بهر هر یاری که جان دادم به پاس دوستیدشمنیها کرد با من در لباس دوستی...
با دوست مگوی هرچه داری در دل شاید که روزی به دشمنی شد مایل .....