متن گرانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گرانی
امروز روز گرم و سختی بود. مشغله روزمره و گرانی، تورم. افزایش دو برابری اجاره به صاحب خانه هیچ چیز نتوانستم بگویم. الان که این را می نویسم در اتوبوس خط واحد کهنه هستم که آرام مرا به سمت خانه می برد. جایی که تو منتظرم هستی. با همان لبخند...
هر روز ما را می کشد یک ترس، تشویش
گاهی نبود آب، گاهی هم گرانی!
بی زندگی هر روز درگیریم با مرگ
هر روزمان شد یک بلای ناگهانی!
◾ شاعر: سیامک عشقعلی
مرغ گرانی
گذر کردم زه بازار گرانی
دیدم آنجا مردمی ،ورد زبانی
صف بستن روی مرغی
بهر نانی در گرانی
روغنی را سرخ کردن
میگذارند تنگ نانی
کودکی را پخت کردن
زیر آفتاب!
آن چنانی!
موج دریا ناگهانی
آمد از روی گرانی
ولوله آمد از آن سو
آه و ناله...
میدونستی این چیزایی که ؛
باهاشون جوک میسازی ،
بعضیا بخاطرش اشک میریزن ؟
گرانی درد دارد ، نه خنده !
فاطمه باخدا