شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
انقدر مپرسچرا هیچگاهعکسمان رنگی نمی شود !کمی به آسمان بیاندیش ... آرمان پرناک...
در دنیای من یه چیز دیر رنگ میگیره رنگ صداقتالان تو رنگی شدی...
میتوان عشق را رنگی کشید،در کنارش آدم سنگی کِشیدمیتوان دریایی از احساس را، در کنار ساحل مانی کِشیدمیتوان بااوج عشق پرواز کرد،بالها را بی گمان آبی کِشیدمیتوان آغوش رادِلبازکرد مثل رود، دَستان راجاری کِشیدمیتوان باران رابا هرعَطش جای یک اِستکان چایی کِشیدمیتوان درکافه ای در بین راه جاده هارا باز،تکراری کِشیدمیتوان رویا راتیمار کرد، درکنارش آنچه میخواهی کِشیدمیتوان کودک شدن تکرار کرد،کوچه ها را خاکیُ ،کاهی کِشیدمیتوان یک قرار عاشقی، د...
نسیمی آمد و برداشت از سر روسری ها را مگر پاییز رنگی تر کند خاکستری ها را...
نَقاش نیستیِ وَلیِ رویایِ ‹ط› دنیای منوُ رَنگی میکُنه..!️️️...
من اغلب فکر می کنم که شب زنده تر و رنگی تر از روز است....
تمام دنیا را سیاه و سفید دوست دارم به جز تو که رنگی ترین اتفاق منی️️️...
تولدت مبارکتو دنیای سفید و سیاه منتو رنگی ترین اتفاقی عشق قشنگم...
نشانی دکترم را به شما میدهم.ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قدِ بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود، رفتیم و کتاب خواندیم و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت.میدانی آن جراح که هر روز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش « کتاب» است....
رنگی شد تابلوی دنیای سیاه و سفیدموقتی عینکی به چشم زدم با مارک “جور دیگر”...
تمام دنیا را سیاه و سفید دوست دارم به جز توکه رنگیترین اتفاق منی...
دشتهایی چه فراخ!کوههایی چه بلند!در «گلستانه» چه بوی علفی میآمد!من در این آبادیپی چیزی میگشتمپی خوابی شایدپی نوریریگیلبخندی !......
تمام دنیا راسیاه و سفید دوست دارمبه جز توتو رنگی ترین اتفاق منی...
بندی گسسته است خوابی شکسته است رویای سرزمین افسانه شکفتن گلهای رنگ را از یاد برده است بیحرف باید از خم این ره عبور کرد رنگی کنار این شب بی مرز مرده است...