آغوش که از دور مجسم شدنی نیست یک آیه بیارید دل آرام شدنی نیست می سوزم و می سازم و با این همه سوزش خاموشی از این آتش عشقم شدنی نیست پر میکشم از پنجره خواب به سویت دیدار تو در خواب که آن هم شدنی نیست بیهوده نکن بحث...
دل آراما... نگارا چون تو هستی هر آن چیزی که باید ! هست ما را...