متن احساسات
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساسات
شعرهایم بوی دلتنگی گرفتند،
گیسوانم در باد ،
و خود شانه به شانه نسیم،
نه دلسرد از زمانه ی پر درد و آه م، ونه آنچنان دلخوش،
در این زمانه سرد و دلگیر که بال پروانه ها را میبندند،
و من محکومم به شکستن شاخه ها ومجبور به شنیدن صدای...
هیچچیز نگفتم…
خودم را سپردم به لحظه.
باد، فهمید.
برگ، خم شد.
و دل،
بیصدا به سمت نور برگشت.
دلت که تنگ باشد،
باران هم تسکین نیست،
شعر هم مرهم نمیشود،
و هیچ آغوشی وسعت اندوهت را کم نمیکند...
دلت که تنگ باشد،
صدای خندهها در گوشت محو میشود،
کوچهها بوی دلتنگی میگیرند،
و هر مسیر، تو را به خاطرهای قدیمی میکشاند...
دلت که تنگ باشد،
دیگر فرقی نمیکند...
💔
@bzahakimi
کند قلبم، زِ غمهای گران ایست
نمیپرسی؛ که دردت، آخر از چیست؟
اقلّا، با گلِ احساسِ قلبم
نکن بازی؛ دلم بازیچهات نیست
شکوفا کن، درونم، باغِ عشق و
به دستانم بده، گلهای احساس
فرایادم بیاور، مهربانی
به چشمک، چشمکِ شهلای احساس
من دلم تنگ است
ره چاره نمی بینم
چگونه دربیارم دل؟
دلم تنگ شده واسه حرف زدنامون>>>>
میگه هستم ولی من میدونم پریده💔🦋
پرندهای که از آنسوی میله میترسید
برای با تو پریدن دلیرتر شده است
قدم به سینهی سوزان من گذاشتهای
دوباره گوشهی چشم کویر، تر شده است
ببار باران هوای دلم ابریست
بخشش را از نبودنت آموختم.
که باران شد و بر خاطر من بارید.
به غیراز آینه هرگز قبول باید کرد
نبود حتّی یک آشنا، مقابلِ من
نیستی و نبودن تو بدجور.
باعث شده دیگران نیایند به چشم.
سرخ میگردد دلم، از شادیِ بودن، کنارت
آبیِ احساس دارد، رنگ و روی خاطراتت
تو....
از کدامین اتفاق افتاده ای
مرورت که می کنم
شادمانی از گونه هایم سُر می خورد
نیستی و نبودن تو بدجور...
باعث شده دیگران نیایند به چشم...