هیچ راهی دور نیست، وقتی جهانم آغوشِ توست..!
قامتی تشنه ی آغوش کشیدن داری...
در آغوشم نمایان است خالی بودنِ جایت...
چون در آغوشت گرفتم قالب من جان گرفت...!
من متعلق به حصارِ آغوشت هستم ️️️
فهمم از جغرافیا آغوش توست ️️️
هر لحظه من آغوش پر بوس تو️ را می خواهم... شرمنده که کودک درونم بغلی ست...
همانند موج به آغوش میکشانم؛ ساحل تنهایی را...
نمکگیر دستانت آغوش زمینیَم
. حکمِ عاشقی دیوانه همچون مثل من تا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو
هوا هوای بوسه های پی در پی و آغوش های تمام نشدنیست ️️️
تن تنهای بی تابم کمی آغوش کم دارد بیا که شانه های خسته ام همدوش کم دارد
در این نوروز باستانی خیال آمدنت را به آغوش خسته میکشم.
چهل زمستان حریف آغوش گرمت نمی شوند
من سرما زده را گرم در آغوش بگیر به هوای بغلت بود که سرما خوردم
و چقدر جای امنی ست آغوش کسی که بی واهمه دوستت دارد ...️ ️️️
در آغوش می گیرم/ولنتاین را/کرونا هم باشد
در این زندگی تنها یک آغوش میخواهم از تمام این هستی،آن هم آغوش توست
سر زده که میایی/لوس میشود/خانه/بشکن میزند/اغوش...//
باز شب شد در خیالم مقصدم آغوش توست ... ️️️
هوای سرد زمستان بهانه ای عالی برای در آغوش گرفتن است
بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرا یکسر از بستر در آغوش تو بگذارد مرا!
مثلِ بهمن بیا ... ! به آغوش بِکش تمامم را ...
بهشت چه کوچک میشود وقتی تو را در آغوش میگیرم.