پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شیرینی فرهاد مرا خواهد کشتاز بس که لطیفه گو شده با زن ها ....
طعم دوستت دارم ، از لب تو شیرین شد...
چه شیرین نشستی...به تخت وجودم......
تو همانی که می شودچای را کنارتبدون قند...شیرین نوشید...
پدر و مادر مثل قند هستندزنگیتو شیرین میکنن و خودشون تموم میشن...
درخت سیبمیوه سرخ وشیرینش راپس از در آغوش گرفتنمهدیه داد...
چه تلخ باشی چه شیرینمن از یک ذره ات هم نمیگذرم...
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد...
بهانه که تو باشیشبم میشود شیرین ترین ️️️...
لا به لا سیبهم ترش هم شیرین دفتر شاعر...
تلخ شدطعم شیرین شعرهایمافتاد شکستفنجان سفید گل مشکی...
سیب پیوندیمیوه هایش ترش و شیرین...آلبوم قدیمی...
هزار تلخ بگوییهنوز شیرینی...
به اتفاقخوابیده ایمشغال داردخربزه ی شیرین را می خورد...
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی،بدان که زندگی می کنی …...
زادروزت شیرین ، پرعشق و نورآفرین باد....
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایستکه می توان با ان به رنج های زندگی هم دل بست…....
شیرین تر از آنی که بگویم عسل هستی...
تو همانی که می شود چای را کنارت بدون قند...شیرین نوشید...