متن اعظم کلیابی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اعظم کلیابی
زمان عاشقی بگذشت و من در حسرتم بی تو
خدا را شکر از این بابت که در هر حال خوبی تو
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
درست کنار ثانیه های بی قراری ام
کنار دل شوره های شیرینم
تو کنارم هستی ، در قلبم
و چه جایی بهتر از قلب یک عاشق
میدانی...؟
حتی اگر دنیا را داشته باشی
وقتی قلب عاشقی برایت نزند...
فقیر ترین انسانی...
و چه خوشبختم که تو را در قلب خود...
سلام ای نازنین یارم
ببین بدجور بیمارم
بیا امشب به بالینم
بشو یک شب پرستارم
ببین هرم تنم داغه
یه کم تبدارو بی حالم
سرم سنگین شده عشقم
قشنگ نیست حال و احوالم
چشام یه کاسه ی خونه
شدم لیلی دیونه
دارم هر لحظه میمیرم
تو تنهایی این خونه
یادت...
خانه ی این کدخدا هم عاقبت ویران شود
ظلم بی حد میکند نفرین عالم پشت اوست
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
یه حسی دارم این روزها
پرم ازحس دلشوره
یه حس مبهم وگنگه
یه کم تلخه یه کم شوره
نمیخوام هیچ کسوجز تو.
که قلبم باورت کرده..
ولی باور بکن عشقم
اینها تفسیره یه درده
نگم ازحال و از روزم
نگم از حس تنهایی.
نگم از حس اون بغضی..
که گریم...
رسم پروانه شدن شب همه شب سوختن است
گرد شمع رخ تو گشتن و افروختن است
پا بپایت شدن و دل به نگاهت دادن
عاشقی را زتو و چشم تو آموختن است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
خوشا به حال آن کسی که عاشق توگشته است
به غیر چشمهای تو به هیچ دل نبسته است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
عشق یعنی تو بمانی و بدانی من نیز
به کلاس دگری غیر خودت مردودم
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
ای کاش کمی فکر بهاران باشیم
دلواپس حال گلعذاران باشیم
حالا که هوای شهرمان آلوده است
ای دوست بیا شبیه باران باشیم
اعظم کلیابی ( بانوی کاشانی)