مرد یعنی تکیه گاهی امن.... یعنی بوسه ای از دوست داشتن ها،بدون شرم
بگذار آغوش به آغوش،بوسه به بوسه ، شعر به شعر ،مسلط باشم به عشق به دوست داشتنت ... ️️️
کاش میشد زودتر این روز و شب ها بگذرد سایه ی دلواپسی از روی دنیا بگذرد دست ها پنهان و درحبس اند اینک بوسه ها تا مگر از خیر جان ما کرونا بگذرد
در قرنطینه بی قرنطینه ، با هوا و بی هوا ، با بوسه و بی بوسه ، در آغوش و بی آغوش ، با بهانه و بی بهانه ، چه بخواهیم چه نخواهیم چه بمانیم چه بمیریم ، تو در من و من در توام ...
شب ڪه ماه نمی خواهد، ستاره نمی خواهد، خواب نمی خواهد، شب، تنها یک تو می خواهد، بوسه بوسه فقط،️ در آغوش این من و تمام.
بیا حال مرا با بوسه بهتر کن که قلبت را بدون قاف میخواهم
بیا یک بازی قشنگ کنیم... که جایزه اش بوسه باشد! مثلا چشمهایم را بگیر و بگو من کی ام ؟! هر جواب اشتباه یک بوسه...! نامَردَم اگر اسم همه هفت میلیارد انسان دنیا را صدا نزنم!
گاهی آدم بوسه می خواهد ولو جایی شلوغ ... من به مردن می زنم خود را مرا احیا بکن!
ز غنچه دهنت بوسه ای به خواب گرفتم نمردم و ز گل آرزو گلاب گرفتم
صد بوسه از لب تو لب جام می گرفت /یک بوسه قسمت لب این بی نصیب نیست
از غنچه لعلش هوس بوسه نمودم خندید و به من گفت زیاد از دهن تست
دزدی بوسه عجب دزدی پر منفعتی است که اگر باز ستانند دو چندان گردد
به جای وعدة یک بوسه صدجان دادم و شادم / نمی دانم گرم یک بوسه می دادی چه می دادم
مردم در آرزوی شبیخون بوسه ای یا رب بخواب مرگ رود پاسبان تو
پدر عزیزم در این روز فرخنده دلم میخواست تو را در آغوش بگیرم و صورت مهربانت را غرق بوسه کنم ولی برای حفظ سلامتی ات و شرایط ویژه ای که در آن قرار داریم خودم را از زیارت رویت محروم و با آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری روز پدر را...
پدرم در همه خاطره هایم پیداست پدرم یک غزل خسته ولی پر معناست پدرم خسته نباشی ، پدر محبوبم بوسه بر تاول دست تو، پدر جان زیباست
بُوسه ای کِه میکآری رو پیشُونیم تموم سلولای تنمو زنده میکنه ... ️️️
کی و کجا دوست داشتن امان به هم سرایت می کند؟ تهران درگیر غروبی ابدی شده و دست های این سایه های هولناک سایه های هولناک حول حالنا الا احسن الحال تنهایی من و تورا کم آورده است و تهران را هول و ولا هول و والا حول حالنا الا...
سُرخی لبانم تشنه لبان تَر توست میشود بوسه زنی .... ️️️
خنده، بخیه است بوسه، بخیه است فراموشی، بخیه است مهربانی ، بخیه است آدم بیبخیه متلاشی میشود! آدم زخم است...
بیا به جنگ تن به تن شلیک خنده از تو ، رگبار بوسه با من ...
شبیه ی گل خوابیده بود در آغوش ِ گل بوسه ای گذاشتم برگشتم
آمدم نبودی برگشتم بدون بوسه
آرزو میکردم که در جشن میلادت تک ستاره آسمان چشمانت باشم تا در آغوشت طولانی ترین شبم را تقدیمت کنم و در کلبه انتظارت بوسه هایم را میهمانت تنها بهونه زندگیم،سالروز طلوع زندگیت مبارک !