عشق یعنی تا به خودت بیای ببینی همه چیزت شده شبیه اون: اخلاقت، رفتارت، حرف زدنت، تیکه کلامات حتی خندیدنات
گوش کن به حرف هایی که نمیزنم...
دستان تو آغاز است برای دیوانگیم دستان توامنیت است برای بی قراری هایم اجابت است برای دعای نیمه شب آرامش است برای بغض های بی وقتم دستان تو حرف است میان سکوتم
چشم هایت حرف به حرذف گلو گیر بود
فدای حرف به حرف اسمت
جهنم چیست؟ جز بودن میان دیگرانی که نمی داننددردت را نمی فهمند حرفت را...
زخم حرف کسی که دوسش داری هیچوقت خوب نمیشه...
ما آدمها استاد حرف زدنیم؛ دوستش نداشته باش، دلتنگش نباش، اینقدر در برابرش ضعیف نباش، به عکسش آنجور نگاه نکن، جای خالیش را پر کن... به عمل کردنِ خودمان که میرسد؛ با دلتنگی و بغض به عکسش زل میزنیم و تند تند زیر لب حروفی شبیه حروف دوستت دارم میچینیم...
کار دنیا رو می بینی ؟ حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره . . . ولی محبت خیانت میاره !
من عشق میکنم اون شبی که حرف میکشم ازت تو ناز میکنی و منم ناز میکشم همش
چه کسی حرف مرا / درد مرا باور کرد؟ تو ...بیا با من باش
هر چقدر یک نفر بیشتر حرف بزند /کمتر باید حرف هایش را جدی گرفت.
من از نهایت شب حرف میزنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف میزنم اگر به خانۀ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچۀ خوشبخت بنگرم