صبحها وقتی خورشید در میآید متولد بشویم هیجانها را پرواز دهیم ... روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره گل نم بزنیم ... آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی ریه را از ابدیت پُر و خالی بکنیم
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا
خیال نکن اگر برای کسی تمام شدی امیدی هست خورشید از آنجا که غروب میکند طلوع نمیکند
تا شب نشده خورشید را لای موهایت میگذارم و عاشق میشوم فردا برای گفتن دوستت دارم دیر است
تا شب نشده خورشید را لای موهایت میگذارم و عاشق میشوم فردا، برای گفتن دوستت دارم دیر است
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا جانِ دل و دیده منم، گریه خندیده منم یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کان صنمِ قبله نما خم شد و بوسید مرا
صبحی که شروعش با توست خورشید دیگر اضافیست ! ️
طلوع دوباره خورشید زندگیت را در زیباترین فصل سال تبریک می گویم با آرزوی طلوع خوشبختی ها و غروب غم هایت تولدت مبارک
دوست داشتن تو زیباترین گلی است که خدا آفریده! گفته بودم؟ خورشید و خندههایت مال من؛ بهار و بودنت مال من؛ دلم را به گردنت میآویزم؛ من و نگاهم مال تو... تولدت مبارک