شعر کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر کوتاه
وقتی کہ نیستی؛
دلم،،،
اسیر زمستان ست...
کاش،
بادست هایت،
کمی بهار بیاورے!
◇ [برگردان]
و هَر وقت که نیسی؛
دِلِم...
زالنه زِمِسونَ!
کاشی
وا دَسات
کَمی بُهار بیاری...
تنها؛
خیابان هاے تهران را زیر پا می گذارم.
می اندیشم:
دخترکان لبنانی،
پاے درخت هاے سیب،
یا،
دوشیزگان فلسطینی،
در سایہ سار پرتقال ها
با کدامین کابوس معاشقہ دارند؟!
◇ [برگردان]
تَنیا؛
خیاوونا تیرونَ زیرِ پا مَلِم.
فکر موکونم:
دخترا لبنانی،
پا دارِ سیف،
یا،
دخترا فلسطینی،
ژیر سایِ...
یادِ تو،،،
دردی ست مچاله!
در قفسه ی سینه ام-
آغشته ی یک تنهایی ی
--بی
پایان!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
به پنجره های شهر،
--سرک کشیده ام.
اما تو،،،
پشت هیچ پنجره ای؛
نیستی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
سراپا شعرم،
آه،،،
کسی نمی خواند مرا!
لیلا طیبی(رها)
هر شب حوالی یادت
--بساط می کنم!
گاهی بیا وُ
عشقی،
لبخندی،،
چیزی،،،
بخر !
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
کشنده تر از گلوله
نبودن توست!
وقتی،
تمام روزهای سال را
به انتظار نشستم وُ
نمی آیی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
هر شب؛
شعرهایم را می بوسم،
به امیدی که
زیر لب زمزمه اش می کنی!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
طاقت دل به سر آمد!
یادگاری هایت را جمع کرده ام...
--یا بیا ببر،
--یا بیا بمان!
بی تو، هیچ چیز دنیا
--مفهومی ندارد.
لیلا طیبی (رها)