متن صبح امید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صبح امید
صبح است دوباره شور در جانِ غزل
شـیدایی و عـشق و نور در جانِ غزل
برخـیز و ببین خنده ی مستانه ی گل
گل خنــده کنان ، سرور در جانِ غزل
با خـیالِ آمدنت
هر صـبح
در باغِ آرزوهایم
پشتِ پرچینِ گلهای یاس
همراه عاشقانه های هر روزه ام
تو را به انتظار می نشینم
ای گل صـد برگ مــــن زیــبـا تویی
سبزه زاری جــانِ من رویـا تویی
آمده صبح و غزلخـوان گشته ام
بهر تو، گل بــوتــه ی مــینـا تویی
دوباره صــبح و لـبخنــدِ گل ناز
ز عشقت گشته ام جـانا غزلساز
بیــا تا خود ببینی که به سویت
دلــم همچون کـبوتر کرده پرواز
**تو همان شعر بلندی که
به دامن صبح میریزی...
و من، ادامهی نفسهای یک غزل.**
خورشید دوباره با نوید آمده است
از پنجره ی ابر سپید آمده است
برخیز ببین دوباره از مشرق عشق
یک صبح پر از نور امید آمده است