متن صیاد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صیاد
ما دانه نخوردیم وبه دام افتادیم
در دام تو ای عشق مدام افتادیم
بستند دهان ما که خاموش شویم
با دست قضا ز روی بام افتادیم
درون چشمانِ دریایی ات
سالهاست دو صیاد
در سکون
با قلبشان به هم دست تکان می دهند
پس
کی خبر از صید خواهد شد؟
«آرمان پرناک»
درونِ چشمانِ دریایی ات /
سالهاست دو صیاد در سکون /
با قلبشان /
به هم دست تکان می دهند /
پس /
کی خبر از صید خواهد شد؟
«آرمان پرناک»
من آهو گفته بودم صید هیچ
صیادی نخواهم شد..
آن گرگ چشمانم را هدف گرفت..
در نگاهش صید شدم.
المیرا پناهی-درین کبود
نویسنده
تور بر سر ماهی
کل کشان به ساحل اقبال می برد
صیاد