زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
شعرکوتاه رزیتانجفی
شعرکوتاه ، چامک ، هایکو ، دلنوشته، شعرنو
کوچه لبالب از عطر یاس
نمی دانم ممنون کدام همسایه ام...
متن رزیتا نجفی
و چقدر یک فصل کم است
برای باریدن تو
کاش لااقل کلاغی بودم؛
بی لانه...
متن رزیتا نجفی
کجا به شکاندن تو فکر خواهم کرد ،
خوش دل !
من به تکسیر دانه هایت
دل خوش نیستم...
متن رزیتا نجفی
چه برفی روییده !
کاش پانگذارد هیچ بهاری برآن
خُنُک بماند
دشت زمستان...
متن رزیتا نجفی
بسوزان
آی عشق!
این شمع ریسمان سفید را...
متن رزیتا نجفی
من چله کوچیکه بودم ، تو چله بزرگه
من برفی تر.. زمستونی تر
تو پرشکوه تر .. خواستنی تر...
متن رزیتا نجفی
نگهت داشته ام
آنجا که « رز » ها
رازها دارند...
متن رزیتا نجفی
من شعرم را گاهی
دم می کنم
و با فنجان سفید سفالی
انگشت در انگشت
به بالکن می روم
و
هورت می کشم
تفاله های ترس را...
متن رزیتا نجفی
ماه
قرص بی قراری آسمان
« شبی یکعدد »...
متن رزیتا نجفی
هیس!
تقسیم کرده جهان
عشق را
میان من و تو...
متن رزیتا نجفی
آخرین ثمر
خرمالوی برفی...
متن رزیتا نجفی
بیهوده دل به دریا زدی قایق
غریق ، نجات نمی یابد...
متن رزیتا نجفی
سرمه می کشد خانه
چشمان درشت شوق را
و می آویزد
گوشواره های شکوفه برفی اش را
عطر تنت
که در می زند...
متن رزیتا نجفی
زنم
قائده ام درد
پیکرم منحنی عصیان
دامنم بوی داغ خاگینه
و چشمانم پررشک
به نیم خند رهایی
من اینجایم
بلندشو
خاموش کن چراغ های قرمز را
به دنیای من بیا
به هوای نرم اعتدال
تنها بیا
بگذار بمانند پشت در
پندارهای پوک...
متن رزیتا نجفی
ای کوه
تو را فتح می کنند!
چه وهم شیرینی...
متن رزیتا نجفی
تمام دشت مال توست
تک درخت!
شکوفه بزن
آلوها را قرمز کن...
متن رزیتا نجفی
پرواز داد
بغض رود را
حباب...
متن رزیتا نجفی
آزرده شد زمستان
وقتی درز پنجره ها را
گرفت پدر...
متن رزیتا نجفی
گل ریزان
می روند بر برف
گربه ها...
متن رزیتا نجفی
بناز دریا!
ماهی عاشق
پلکی ندارد
برای بستن...
متن رزیتا نجفی
بچه هایش را
به دریای اعتماد رها کرد
ماهی...
متن رزیتا نجفی
تور بر سر ماهی
کل کشان به ساحل اقبال می برد
صیاد...
متن رزیتا نجفی
زیبا می رود
رود...
متن رزیتا نجفی
از کدورت رود
دل به قلاب می دهد
ماهی...
متن رزیتا نجفی
دانه های انار را
می کارد در برف
یلدا
بهاری زاده خواهد شد...
متن رزیتا نجفی
نمی فهمم عشق را
شاید که زود باشد
چهل سالگی...
متن رزیتا نجفی
به ایست گاه عشق می روند
این راه های آهنی...
متن رزیتا نجفی
به موجی بند است
« دوستت دارم » های
حک شده بر ساحل...
متن رزیتا نجفی
مادر شدم
مادرم نشدم...
متن رزیتا نجفی
به دیدگان تماشا
دارد غرق می شود دریا...
متن رزیتا نجفی
ادامه