متن غزل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غزل
چشم زلیخا تشنه ی دیدن نمی ماند
یعقوب ، مستِ بویِ پیراهن نمی ماند
وقتی نخِ امیّد تو پوسیده ،بی تردید
ذوقی به قدر یک سر سوزن نمی ماند
قدری مرا دریاب ای پروانه! باور کن
-این شمع،امشب تا سحر روشن نمی ماند
خنجر اگر در آستینِ دوستان باشد
دور...
دردا به هدر دادیم این عمر جوانی را
ما خوش ندانستیم آن ذات گرامی را
نه غزل برای گفتن نه تاب سخن داریم
نه صدای گریه مانده به هوای آن بباربم
در میان گله ها گرگ شده مهمان سگ ها
ای عروس خون برقص در کنار مترسک ها
ای که...
درخت بی سرو سامان شده ست بعداز تو
پرنده سر به گریبان شده ست بعد از تو
بهار دست تکان داد ودور شد از من
هوا ،هوای زمستان شده ست بعداز تو
هزار پنجره ی پُر غبارم وانگار-
-زمانِ قحطی باران شده ست بعداز تو
کسی که آینه دار سپیده...
دردا به حدر دادیم این عمر جوانی را
ما خوش ندانستیم آن ذات گرامی را
نه غزل برای گفتن نه تاب سخن داریم
نه صدای گریه مانده به هوای آن بباربم
تو بیا طبیب دردم لبی تر کن از لبانم
فواره از دلم زد شعر از تو شد کلام ام
بوی عطری می رسد از دور، می گویم تویی
قاصدک می رقصد و پُر شور، می گویم تویی
یک نسیمی می وزد بر گونه های خیس من
می رود پس، پرده های تور می گویم تویی
بغضهای کهنه را سر می کشم من بیت بیت
بوسه ها می گیرم از...
ترا ندیده ام ولی ندیده دوست دارمت
به دست گرم عاشقی دوباره می سپارمت
غزل تویی غزال من، ستارهٔ شمال من
همیشه تا همیشه ها به دیده می گذارمت
بهار در بهار من، امید ماندگار من
به دفتر سپید دل همیشه می نگارمت
بیا به چشم باغ من، به باور...
جا مانده است در دلِ من ردّ پای تو
این است ماجرای من وماجرای تو
باید بَدَل شوم به قناری دراین جهان
وقتی پُراست حنجره ام از صدای تو
یاشاخه شاخه جنگلِ آتش شوم ویا
آشفته مثل دود شوم در فضای تو
ای آنکه چادر از سرت افتاد بی هوا!...
عُبور، آخرِ سر اِتفاق می افتد
به هر بهانه سفر اِتفاق می افتد
درخت باش و بمان روی ریشه های خودت!
قبول کن که ثَمر اتفاق می افتد!
کنار پنجره ی شب نشسته ای بی تاب
صبور باش !سحر اتفاق می افتد
تُویی که زندگیَت مثل قهوه ی قَجریست !...
https://sherepaak.com/poetry/%da%86%d8%a7%d9%84-%d9%84%d9%be%d8%aa
💚با خط کشی عابر چشمان سیاهت
💜یک ارتش مشتاق فتاده ست به راهت
💙هر برکه که با چال لپت حفر نمودی
💛کامل شده آن دام به عکس رخ ماهت
❤️پاشیده ای هی دانه ی لبخند به صورت
💙تا جلد شده چشم کبوتر به سپاهت
🔹عنوان شعر : چال لپت...
https://sherepaak.com/poetry/%d8%a8%d8%a7%d9%86%d9%88%db%8c-%d8%ba%d8%b2%d9%84
❤️قلم در دست تو بانوی عشق است
💛گمانم این همان جادوی عشق است
💜به دست دل سپردی چون قلم را
💚نگاهت بی امان همسوی عشق است
💛نشانی ها به دستم میدهی تو
❤️که تنها مقصد آن کوی عشق است
🧡به دور شمع خود پروانه واری
💙و این سحر عجیب...