متن لیلا طیبی (رها)

قلب من؛
قفسی نیست که بسته باشد...
***
درِ رفتن دارد!




-لیلا طیبی (رها)

از اینجا نرو!
...
در این شهر،
برای رفتگان
دیگر فاتحه هم نمی خوانند!

دور می شوی از من،
دور تر وُ
دور تر وُ
دور تر...
آن وقت ست که
خواهی فهمید:
(دوری دوستی نمی آورد!)

غرورت را مچاله کن!
روزنامه ی عمرت،
بدون این صفحه هم
[خوب]
ورق می خورد.

بودنت چندان نبود
که کودک خیالم را آرام کند،
نبودنت اما
خلایی است؛
پُر نشدنی!



لیلا طیبی(رها)

نکند؛
شبیه دریا آغوش می گشائی
اما،
فردا جسدم را
پس خواهی داد؟
¤¤¤
ظاهرِ فریبنده ای داری!


لیلا طیبی(رها)

ذهنم آبستنِ فکری ست؛ بدیع!
به مامایی اش آمده،
[قلم]!!!
شاید یلانی دگربار،
چُنان \رستم\ و \سهراب\
از \تهمینه\ ی شعرم
--زاده شوند.


لیلا طیبی(رها)

تنهایی ام،
پنجره ای ست همیشه باز،
که هرگز،
--بسته نمی شود!



لیلا طیبی (رها)

برای \من\وُ،
این همه \تنهایی\!
***
محضِ خدا،
--چاره ای!



لیلا طیبی(رها)

برای رسیدن به تو،،،
راهِ میانبر را انتخاب کردم!
اما،،،
طولانی ترین میانبر جهان بود!


لیلا طیبی (رها)

این که با پاییز از راه می رسد،
باران نیست؛
--دلتنگی ست!



لیلاطیبی (رها)

دلم را شکست...
♡
آه!
تاوان دل هایی که--
شکستم!


لیلا طیبی (رها)

خاطراتِ تو،
شبیه\عَشقه \
بر خاطرم پیچیده ست...
♡
خوشبختم!


لیلا طیبی (رها)

سربازِ بی اراده،
انگشت بر ماشه می فشارد!
زندانی ی نگون بخت
با چشم های بسته،
دندان به دندان می خاید، اما\
***
اسلحه حتا،،،
--فکر نمی کند!


لیلا طیبی (رها)

- نواز ش هایت:


بارانِ،
نوازش دست هایت را
بر گیسوانم ببار - تا،،،
بهار بیایدوُ،
موهایم بویِ بابونه بگیرد!

- دلتنگی:


این روزها که دلتنگِ توام،
حرف هایم؛
آبشارِ شعرند!


لیلا طیبی (رها)

- عشق:


عشق،
زنی تنهاست در خانه،
که نیمه اش تویی، 
تو که هرگز نیستی وُ،
همیشه با منی!


لیلا طیبی (رها)

- چشم به راهی:


زمستان، آمده است
من؛
و گنجشک های ایوان،
چشم به راهیم!
انارهای سرخ
روی درخت منتظرِ خانه،
بی قرار دست هایت هستند.
از تو چه پنهان!
انار،،،
بهانه ی خوبی ست
تا لحظه لحظه هایم
یلدای سال را
با پیچکِ بازوانت
به صبح برسانم،
برگرد!


لیلا...