در گوشه ی ویرانه/من مرثیه میخوانم بابای غریب ِ من/با سر شده مهمانم بی تو همه عُمرم/اندوه و عذابه خوش آمدی ای سر/به کنج خرابه بابا یا حسین جان... بنگر به سر و وضع و/آشفتگی ِ حالم من درد دلم با تو/می گویم و می نالم چون مادر سادات/رویم شده...
قدیم الاحسانی و ما گدای خونه زادت آقا آتیش میگیره قلب اهل آسمون به یادت آقا کشته ی امر به معروف/تو قتیل الاشقیایی لاله ی خونین گودال/ای شهید کربلایی یا حسین عزیز زهرا...
دست خدای منّان ، رو قلب ما نوشته قسم به نام عباس ، کرببلا بهشته تو دستم و گرفتی ، من اینو خوب می دونم تا عمر دارم به عشقِ ، کرببلات می خونم درد غریبیِ تو ، عقده ای در گلویم گریه ی بر غم تو ، عزت و...
ما سینه میزنیم به یاد مصیبتت ای جان فدای بی کسی و سوز غربتت ما سینه میزنیم به پای عزای تو باشد قرارمان حرم با صفای تو ما سینه میزنیم به شوقی که مادرت ما را گدا کند همه ی عمر بر درت یا قتیل العبرات حسین سفینته النجاة ای...
شام ماتم های زینب شد شروع تازه عاشورای زینب شد شروع خیمه ها در آتش و طفلان حزین خفته بین خون یل ام البنین مادران بی پسر در اضطراب خونِ دل جاری ز چشمان رباب با دلی محزون و چشمی خون فشان می دهد گهواره ی خالی تکان
بر دلم شور خدایی می رسد بوی جانسوز جدایی می رسد ای فدای دین و مکتب الوداع ای تمام هستِ زینب الوداع
از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانه از ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیانه آهم رَوَد برادر از داغ تو به افلاک رأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاک طفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرا در خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرا در...
ای زاده ی پیمبر آیا تویی حسینم ای پاره پاره پیکر آیا تویی حسینم گشتم کنار جسمت در قتلگه زمین گیر شد پیکرت کفن پوش از سنگ و تیر و شمشیر شنیده ام به گودال بس پرده ها دریدند سر تو را حسین جان ز پشت سر بُریدند جسم تو...
روی به سوی میدان آهسته تر حسین جان زینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جان ای در میانِ گودال خَدّالتَریبِ زینب شَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینب بعد از تو پیکر ما گردد کبود و نیلی دشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلی صبری کن ای برادر ای...
روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده امروز عزیز زهرا گردد سرش بریده امروز از آسمان ها بانگ عزا بیاید آوای جانگداز واغربتا بیاید احمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزند زهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزند ای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داور...
جان تو ای علمدار در راه دین فدا شد غرقه به خون شدی و دست از تنت جدا شد با چشم تیر خورده دادی ز جان سلامم ای خفته در یَمِ خون سقای تشنه کامم زینب میان خیمه آه از غمت کشیده چشمت ز تیر دشمن چون مشک تو دریده...
ای یاس پرپر من علی اکبر من شِبه پیمبر من علی اکبر من از داغت ای علی جان گریان دو چشمِ لیلا از لطفِ تیغ و نیزه گشتی تو اربا اربا
ای طفل شیرخواره لای لای علی اصغر حلق تو پاره پاره لای لای علی اصغر بر حالَت ای ستاره گِریَد دو چشم مهتاب تیر سه شعبه آمد آخر شدی تو سیراب
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد
با خنجر میون گودال گل لاله رو ز شاخه می بُریدَن زینب از بالای تَل دید که تن حسینش و به خون کشیدن آه ، پاره پیکر حسینم جانِ خواهر حسینم شاه بی سر حسینم آه ، بارِ دین را تو بردی تشنه لب جان سپردی از عدو نیزه خوردی...
گره خورده بر عشق پاکت دلم شد/غم تو سرشته به آب و گلم شد اگر من شدم سینه زن شک ندارم/دعای تو و مادرت شاملم شد حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا...
به راه دین از تن و از سر گذشتی/ز قاسم و عباس و اکبر گذشتی اگر چه در خون بودی آخرین ساعات/به زیر تیغ و نیزه کردی مناجات مُجیب المضطر/چو لاله پرپر/شهید بی سر/غریب مادر حسین ِ مظلوم..
ای که صفای هر دلی می جوشه از عطای تو بهشت قلب عاشقاس،زمین کربلایی تو آه/چه کربلایی/چه لاله هایی/هنوز دارن اون/خاکا نوایی همینجا بود که بر حسین/جنایت و جفا شد سر عزیز فاطمه/بریده از قفا شد آه...سَروَر ِ بی سر...
ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم بر...
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد دوباره...
دلم دریاچهی غم شد دوباره قد آیینهها خم شد دوباره صدای سنج و دمام اومد از دور بخون ای دل محرم شد دوباره
کوچه کوچه دلم پر از غوغاست هر طرف خیمه عزا برپاست ماه خون و خروش و ماتم شد ماه خون خدا محرم شد
غبار ماتم تو آبرو بمن بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را زمان به یاد عزایت محرم است حسین اگر چه شور دگر داده ای محرّم را