گر تماس لب من با لب تو شرعی نیست
من از این فاصله لبخند تو را می بوسم...
عصمت یوسف اگر ورد زبان همه شد
قیمتی داشت که بیچاره زلیخا پرداخت...
گرچه پیدا بود از چشمم پریشان حالی ام ،
هرکه احوال مرا پرسید ، گفتم : عالی ام...
گر تو گرفتارم کنی ، من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی ، در اوج بیماری خوشم...
مشکل شرعی ندارد بوسه از لب های تو
میوه بیرون زده از باغ حق عابر است!!!...
ای که چشم من ز فراق تو شبی خواب نرفت
دست من کاش شبی زیر سرت خواب رود......
دلیل این نرسیدن فقط نداری بود،
همیشه قصه سارا کنار یک داراست
محمد عاشوری...
با آنکه غمی درون ما می رقصید
ولی چهره ما باز به شما میخندید
محمد عاشوری...
وقتی هیچ جا خونه خود آدم نمیشه ، (من یاد در کنارت بودن می افتم / یاد بغل یار می افتم)
محمد عاشوری...